بهترین راه تشخیص فرصتهای مناسب کسبوکار
یکی از بزرگترین دغدغهها و چالشهای هر کارآفرین، این است که بهترین فرصتها را برای گسترش همکاری با دیگران و رشد کسبوکار خود شناسایی کند.
هر رهبر یا کارآفرینی دوست دارد با تمام وجود برای موفقیت کسبوکار خود تلاش کند و هر کار لازمی را انجام دهد. رویدادها و جلسات یکی از مهمترین مکانها برای آشنایی با افراد مرتبط با صنعت و شناختن فرصتهای جدید هستند. اما همانطور که میدانید انجام این کار عملی نیست؛ زیرا رهبر کسبوکار یک نفر است و نمیتواند به طور همزمان در تمامی جلسات، کنفرانسهای مرتبط با رهبری و رویدادها شرکت کند. درنتیجه باید بهترین و مهمترین رویدادها را از میان آنها انتخاب کند. حضور پیدا کردن تنها در رویدادهای خاص بسیار منطقی به نظر میرسد اما شاید از نظر یک کارآفرین قابل قبول نباشد. یک کارآفرین عادت کرده است همیشه در کنفرانسها و جلسات مرتبط حضور داشته باشد و با عدم شرکت در یکی از آنها احساس میکند فرصت بسیار بزرگی را از دست داده است.
کارآفرینان افرادی هستند که از شرکت در رویدادها لذت میبرند و از این طریق با افراد جدید آشنا میشوند. مخصوصا اگر استارتاپی را به تازگی راهاندازی کرده باشند باید با شبکهسازی درست و مناسب از مهارت این افراد در آینده استفاده کرده یا بهترین اعضا را برای تیم خود انتخاب کنند. درنتیجه دائم نگران این موضوع هستند که با عدم شرکت در یک رویداد فرصت رشد کسبوکار خود را از دست بدهند.
واقعیت این است که رویدادها و کنفرانسهای کاری هیچ موقع تمام نمیشوند و حضور در تمام آنها برای یک کسبوکار مناسب نیست. مطمئنا زمانی که کسبوکار رشد پیدا میکند، نه شما و نه هیچ یک از اعضای تیم زمان و منابع کافی برای حضور در رویدادها را نخواهید داشت. بنابراین بهترین و موثرترین راه این است که از میان دعوتنامههای بیشمار مناسبترین آنها را شناسایی کنید. تشخیص مناسبترین رویدادها چالش دیگری است که رهبر تیم باید با بررسی دقیق پشت سر بگذارد. سه سوالی که در ادامهی این مقالهی زومیت بررسی میکنیم به تشخیص بهترین و مناسبترین فرصتها کمک میکنند
۱- آیا مخاطبان و اهداف یکسانی با سایر شرکت کنندگان دارید؟
شاید این سوال ساده و واضح به نظر برسد اما پاسخ آن بسیار مهم است. تیمهای بسیاری وجود دارند که زمان خود را برای پروژههای غیر مفید صرف میکنند. پروژههایی که در بلند مدت هیچ فایدهای برایشان ندارد و تنها منابع و انرژی اعضای تیم را هدر داده است. بنابراین پیش از هر کاری، هدف اصلی شرکت در رویداد یا جلسه باید مورد توجه قرار بگیرد. تصور کنید به رویداد یا جلسهای دعوت شدهاید که هیچ وجه اشتراکی میان اهداف شما و آنها وجود ندارد. این همکاری چگونه میتواند به رشد شما یا سایر شرکت کنندهها کمک کند؟ این موضوع در مورد فرصتهای بازاریابی مشترک برندها نیز صادق است. امروزه شاهد برگزاری کمپینهای تبلیغاتی مشترک بسیاری میان برندهای ایرانی و خارجی هستیم. آیا این کمپین برای هر یک از برندها به یک اندازه مهم است؟ آیا حوزهی کاری برند و مخاطبان آن با موضوع کمپین، سمینار یا پروژهی تحقیقاتی در ارتباط است؟
شاید همکاری کردن در چنین شرایطی جالب و وسوسهکننده به نظر برسد اما تا زمانی که برندها مخاطبان و اهداف یکسانی نداشته باشند، حضور در چنین جلسات یا مراسمی تنها هدر دادن وقت و انرژی است.
۲- اهداف و موقعیتهای آینده را نیز در نظر بگیرید
گاهی اوقات مشترک نبودن اهداف و مخاطبان دلایل کافی برای نپذیرفتن فرصت همکاری نیستند. انجام یک کار شاید در حال حاضر ایدهی خوبی نباشد یا مفید به نظر نرسد اما ممکن است در آینده مفید واقع شود. از همه مهمتر اینکه وقت و انرژی زیادی از شما و سایر اعضای تیم نمیگیرد اما موقعیت خوبی را برای طرف مقابل ایجاد میکند. این مدل از همکاریها در بلند مدت جواب میدهد. به این صورت که کسبوکار مورد نظر با پیشنهاد فرصتهای جالب اقدام به جبران لطف شما میکند.
بهعنوان مثال فرض کنید شرکتی یک پلت فرم خبری راهاندازی کرده است و از شما میخواهد مطلبی برایش بنویسید. استراتژی محتوای شما با آن سایت خبری همخوانی ندارد اما به انجام این کار علاقهمند هستید. همچنین نوشتن یک مطلب کوتاه زمان زیادی از شما نمیگیرد، پس پیشنهاد را قبول میکنید. بعد از گذشت چند ماه کسبوکار آن پلتفرم خبری رونق میگیرد و بخش مرتبط با کسبوکار شما نیز در آن راهاندازی میشود. درنتیجه به واسطهی رابطهی خوب خود با مدیر آن کسبوکار میتوانید مطالب خود را در سایت به چاپ برسانید. از آنجایی که سایت پرطرفدار است شانس بزرگی برای رشد کسبوکار شما فراهم میشود.
۳- آیا به جای گفتن «بله» میتوانید پیشنهاد دیگری ارائه دهید؟
«نه» گفتن در برخی شرایط به هیچ عنوان ساده نیست مخصوصا زمانی که شخصی درخواست کمک کرده باشد. یکی از بهترین کارها در این شرایط پیشنهاد راه حل جایگزین و معرفی او به یک فرد یا کسبوکار مرتبط است. این روزها همهی کارآفرینان و همهی شرکتها درگیر مسائل خود هستند و شاید فرصتی برای رفع مشکل طرف مقابل پیدا نکنند. بهترین کار در چنین شرایطی این است که شخص مورد نظر را به فرد دیگری معرفی کنید. گاهیاوقات معرفی کردن فرد یا کسبوکار حتی نتیجهی بهتری خواهد داشت. رد یک فرصت به هیچ عنوان بد نیست اما خوب است که با پیشنهاد بهتری همراه باشد.
یک کارآفرین هر روز در حال یاد گرفتن موضوعات جدید است و همیشه بهترین معلم، تجربه است. رهبر یک کسبوکار به مرور زمان یاد میگیرد انجام چه کارهایی و برقراری ارتباط با چه کسانی به پیشرفت کسبوکارش کمک خواهد کرد. سه سوالی که در این مقاله بررسی کردیم روند تصمیمگیری را سرعت میبخشند و احتمال اشتباه را کاهش میدهند.