درحالی‌که بیشتر افراد ساعات زیادی از زندگی خود را در محیط کار می‌گذرانند، درصد بالایی از شاغلین اعتراف می‌کنند که تجربه‌ی ناخوشایندی را در این ساعات تحمل می‌کنند.

زمانی که ۷۰ درصد از کارکنان سازمان، ازجمله مدیران، اذعان می‌کنند که تجارب منفی زیادی را در محیط کار پشت سر می‌گذارند، متوجه می‌شویم که کسب‌وکارها باید راهی برای تغییر این شرایط دیرینه پیدا کنند. در نگاه اول این تحولات مرعوب‌کننده به نظر می‌رسند، ولی مزایای کار پرانرژی نیز قابل‌انکار نیست. به‌علاوه بسیاری از تأثیرات عمیق فضای محیط کار بر زندگی اعضای سازمان، حتی قابل‌سنجش و اندازه‌گیری نیست.

علم و احساس کار انرژی‌بخش

یکی از ورودی‌هایی که تجربه‌ی مثبت کار انرژی‌بخش را شکل می‌دهد، نقاط قوت افراد است. به‌عنوان‌مثال اگر نقطه‌ی قوت شما خلاقیت است، وظایف انعطاف‌پذیر را با اشتیاق و انگیزه‌ی بیشتری انجام می‌دهید. احساس مثبتی که از این کارهای انرژی‌بخش تجربه می‌کنید، نتایج نهایی و دستاوردهایتان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

مطالعات نشان می‌دهد که اگر شرکت‌ها نقاط قوت کارمندان را به فرهنگ‌سازمانی خود وارد کنند، عملکرد تیم را تا ۳۸ درصد افزایش می‌دهند. وقتی کاری که انجام می‌دهید به شما انرژی می‌دهد، تمرکز، اشتیاق، قدرت ذهنی و جسمی بیشتری برای تکمیل آن خواهید داشت و این فاکتورها، ورودی‌های ضروری یک سازمان کارا است.

نکته‌ی جالب این است که حتی روابط شرکت با مشتریان نیز تحت تأثیر جریان فوق قرار می‌گیرد. طبق تحقیقات موسسه‌ی Strengthscope، زمانی که یک شرکت به کارکنانش آموزش می‌دهد نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنند، نرخ حفظ مشتریان هم ۴۴ درصد افزایش پیدا می‌کند.

۸ عادت تضمین‌کننده موفقیت
مشاهده

برخی از مدیران فکر می‌کنند در یک فرهنگ‌سازمانی مبتنی بر نقاط قوت، کارمندان فقط روی وظایفی کار می‌کنند که به آن‌ها انرژی ببخشد. درحالی‌که انگیزه‌ها و دلسردی‌های کارکنان، غالباً به استنتاج ذهنی آن‌ها برمی‌گردد. به همین علت انطباق وظایف و هماهنگی کار با نقاط قوت و ضعف، پروسه‌ی بسیار پیچیده‌ای است. از طرف دیگر حتی رؤیایی‌ترین مشاغل سازمانی نیز با درصدی از وظایف ناخوشایند همراه‌اند. بنابراین شرکت باید روی ماکزیمم کردن وظایف انرژی‌بخش و هم‌زمان متعادل‌سازی نیازهای کسب‌وکار متمرکز شود.

 

برخی از منابع کارهای انرژی‌بخش

حتی اگر محیط کار خود را به‌منظور کشف فاکتورهای محرک و انگیزه‌بخش بررسی نکنید، بازهم می‌توانید به منابع انگیزشی زیر نگاهی داشته باشید:

۱- مفهوم و هدفمندی: اگر کاری را انجام دهید که برای شما از مفهوم و معنای خاصی برخوردار باشد، انرژی بیشتری پیدا می‌کنید. شما باید بفهمید که اعضای تیم، به چه چیزی اهمیت می‌دهند و وظایف آنان را به نحوی تنظیم کنید که شغل پر مفهومی را مقابل خود ببینند.

۲- امنیت روانی: در محیط کار، فضایی خلق کنید که در آن کارمندان به‌راحتی ایده‌ها و افکار خود را به اشتراک بگذارند و نگران عواقب بد، یا ترس از ناآگاهی خود نباشند. به‌عبارت‌دیگر، کارمندان را به خاطر عقاید متفاوت مواخذه نکنید. در عوض مربی آن‌ها باشید، تفاوت‌ها را درک کنید و موانع و چالش‌های راه را به آن‌ها نشان دهید.

۳- هدف محوری: اطمینان حاصل کنید که کار شما، برای شرکت و مشتریان ارزشی ایجاد می‌کند. به‌این‌ترتیب راحت‌تر به کارمندان کمک می‌کنید نقش خود را در ارزش‌آفرینی نهایی درک کنند. همه‌ی انسان‌های بالغ نیاز دارند «چرایی» اهمیت مسائل را درک کنند. اگر هدف کارمندان نامشخص و مبهم باشد، آن‌ها نمی‌توانند از کاری که انجام می‌دهند انرژی خاصی بگیرند.

شایع‌ترین سبک رهبری مخرب سازمانی
مشاهده

شما برای تغییر محیط کار خود و خلق تجارب مثبت، به مجوز بخش منابع انسانی یا مدیرعامل نیازی ندارید. منابعی که ذکر کردیم، هیچ هزینه‌ای به شرکت تحمیل نمی‌کنند و کافی است زمان خود را روی آن سرمایه‌گذاری کنید. نکته‌ی احتیاطی: سعی نکنید به‌تنهایی دست به اقدام بزنید. شرکت شما در صورتی دوران گذار خود را با موفقیت طی می‌کند که همه‌ی اعضای تیم را در این تغییرات شریک کند. شاید این جمله کمی کلیشه‌ای به نظر برسد، اما هنگامی‌که همه باهم کار می‌کنیم، قوی‌تر هستیم. روی چیزی تمرکز کنید که وقوع آن امکان‌پذیر است.