«ما ۱۲ سال فرصت داریم تا فاجعه تغییرات اقلیمی را مهار کنیم.»

 «کره زمین تنها تا سال ۲۰۳۰ فرصت دارد جلوی فجایع ناشی از تغییرات اقلیمی را بگیرد.»

 «فقط ۱۲ سال برایمان وقت باقی مانده تا با اقدام در برابر تغییرات اقلیمی، مانع از دست رفتن جهانی شویم که تاکنون شناخته­ بودیم.»

 «دنیا تنها کمی بیشتر از یک دهه فرصت دارد تا تغییرات اقلیمی را تحت کنترل درآورد.»

به تیتر رسانه‌­ها در این روزها توجه کنید. این جملات به درستی تاکید می‌کنند که تغییرات اقلیمی یک تهدید جدی برای تمدن ما هستند و ما نیاز به اقدامی عاجل داریم. اما این که ما ۱۲ سال تا رسیدن به نقطه بدون بازگشت فرصت داریم، ادعایی پرسش برانگیز و البته گیج کننده است.

در حقیقت اصلا چنین ضرب الاجلی وجود خارجی ندارد؛ این تنها یک معضل است که هرچقدر در رسیدگی آن بیشتر تعلل کنیم، بغرنج‌­تر می­‌شود.

چند روز پیش، مجمع بین المللی تغییرات اقلیمی(IPCC)، گزارش ویژه‌­ای در رابطه با بررسی عواقب احتمالی افزایش ۱/۵ درجه‌­ای دمای جهان منتشر کرد. این یک مسئله حیاتی است چرا که مقدار ۱/۵ درجه سلسیوس، هدفی بود که تقریبا تمامی دولت­‌ها در سال ۲۰۱۵ بر سر آن توافق کرده بودند. در این سال توافق پاریس به امضا رسید و کشورها متعهد شدند که افزایش دمای جهانی را در مقداری کمتر از دو درجه سانتیگراد نسبت به دوران قبل از انقلاب صنعتی نگاه دارند و همچنین تلاش کنند تا این افزایش دما را حتی در حد ۱/۵ درجه سلسیوس محدود کنند. پس بد نیست بدانید منظور از این ۱/۵ درجه چیست و چه تضمینی وجود دارد که زمین بیش از این مقدار گرم نخواهد شد.

تبدیل کربن دی اکسید به سوخت های صنعتی
مشاهده

از آنجا که ما پیش از این، زمین را به مقدار یک درجه سانتیگراد گرم کرده­‌ایم، پس تنها به اندازه ۰/۵ درجه سانتیگراد جا برایمان باقی مانده است. مطابق گزارش، برای متوقف کردن این روند، نیازمند کاهش فوری انتشار گازهای گلخانه‌­ای است. تا سال ۲۰۳۰ میزان این انتشار باید به اندازه‌­ی ۴۵ درصد مقدار آن در سال ۲۰۱۰ کاهش یابد و تا سال ۲۰۵۰ میزان انتشار باید به صفر برسد.

هیچ مهلت 12 ساله‌ای برای اقدام در برابر تغییرات اقلیمی وجود ندارد

مسلما برای افرادی که اخبار را در این مدت دنبال کرده­‌اند، این ارقام، تعجب‌آور نیست. ۲۰ سال پیش، کارشناسان اقلیم با هشدار در  مورد لزوم کاهش سریع میزان انتشار گازهای گلخانه­‌ای اخطار دادند که اگر تعلل کنیم، مجبور خواهیم شد که سرعت کاهش انتشار خود را بیشتر کنیم. متاسفانه ما تعلل کردیم و اکنون به این وضعیت دچار شده‌­ایم.

حالا اجازه دهید به موضوع اصلی برگردیم.

این ادعا که ما ۱۲ سال فرصت برای اقدام در مورد تغییرات اقلیمی داریم، دارای دو مشکل اساسی است.

مسئله اول این است که قبلا هم چنین ادعاهایی به صورت مکرر مطرح شده بود؛ به عنوان مثال، یک از عنوان­‌های خبری در سال ۲۰۱۶ چنین بود:

 تنها پنج سال تا رسیدن به آستانه ۱/۵ درجه­‌ای فرصت باقیست.

سال گذشته نیز مطلبی با عنوان زیر در Popular Science منتشر شد:

محققان می­‌گویند تنها سه سال زمان برای اقدام در مورد تغییرات اقلیمی باقی مانده، پیش از آنکه خیلی دیر شود.

حجم این گونه مطالب به حدی زیاد بوده که برخی افراد، آنها را دستمایه طنز قرار داده­‌ بودند. واقعا بعید به نظر می­‌رسد این­ عناوین خبری، جدید باشند، بلکه اینها احتمالا همان مطالب مربوط به گذشته‌اند که در حال حاضر توسط افرادی که به تازگی به اهمیت موضوع تغییرات اقلیمی پی برده‌­اند، در حال دست به دست شدن هستند.

نظر زمین تخت گرایان در مورد رابطه بین قدرت و دانش
مشاهده

مسئله دوم هم این است که عبارت «۱۲ سال» باعث سوءبرداشت مخاطبان می‌­شود. اگر بتوانیم درک کنیم که در حقیقت هیچگونه ضرب الاجل مشخصی برای این قضیه وجود ندارد، بسیاری از مسائل برایمان روشن خواهد شد. در مطالعه‌­ای که در  آگوست سال جاری در مجله Earth System Dynamics منتشر شد، صحت ادعای وجود «نقطه بدون بازگشت» مورد بررسی قرار گرفته است.

این محققان شرایط لازم را برای محدود کردن دمای جهانی به ۱/۵ یا ۲ درجه سانتیگراد مورد بررسی قرار دارند و ابتدا این پرسش را مطرح می­‌کنند که به چه میزان قاطعیت در پاسخ نیاز داریم: ممکن است تنها ۶۷ درصد احتمال رسیدن به هدف، برایمان کفایت کند یا اینکه نه، قطعیت مطلوب ما مقداری حدود ۹۵ درصد باشد. به عبارت دیگر می‌­توانیم شانس موفقیت خود را در رسیدن به هدف، هر عددی مانند ۳۳ درصد یا حتی ۴ درصد در نظر بگیریم.

در مرحله بعدی، این پرسش مطرح می‌­شود که با چه سرعتی می­‌توانیم سهم انرژی­‌های تجدیدپذیر را در بازار انرژی افزایش دهیم. این نرخ می تواند حدود دو درصد یا ـبا تخمینی خوشبینانه‌­ترـپنج درصد در سال باشد. پرسش پایانی نیز این خواهد بود که آیا ما تا پایان سده قصد داریم از «تکنولوژی­‌های انتشار منفی»، در ابعادی وسیع بهره‌­برداری کنیم و به کمک آن، بخشی از دی اکسید کربن موجود در اتمسفر را به صورت صنعتی، جذب و خنثی کنیم یا خیر.

بسته به اینکه محقققان چه ترکیبی از عوامل یاد شده را در مدل خود به‌کار گیرند، نقطه بدون بازگشت متفاوتی برای روند تغییرات اقلیمی به‌دست می­‌آید. سخت­گیرانه‌­ترین موقعیت به این صورت تعریف می‌­شود که بدون کمک گرفتن از روش‌­های پاکسازی دی اکسید کربن بخواهیم گرمایش زمین را به ۱/۵ درجه و با احتمال موفقیت ۹۵ درصد محدود کنیم. اعمال چنین شرایطی در مدل، به ما می­‌گوید دیگر برای بازگشت دیر شده است.

۱۰+۱ تصویر شگفت انگیز از فضا در ماه گذشته
مشاهده

از سوی دیگر، چنانچه افزایش حداکثر دو درجه­‌ای را به عنوان هدف بپذیریم، با بکارگیری روش‌­های حذف دی اکسید کربن به صورت وسیع و با شانس موفقیت بالا، نقطه بدون بازگشت تا سال ۲۰۴۰ به تعویق خواهد افتاد.

نکته مهم آن است که مسئله اقلیم آنقدر ساده نیست که بتوان یک تاریخ دقیق را به عنوان ضرب­‌الاجلی برای اقدام تعریف کرد (مگر اینکه شرایط اقلیمی از یک نقطه عطف خاص عبور کند و تغییرات غیرقابل کنترل آغاز شود، که البته فعلا ما نمی‌­دانیم این نقطه دقیقا کجاست). ضمن اینکه برخی این انتقاد را وارد می­‌کنند که اصولا تعریف ضرب‌­الاجل، به نوعی حس ناامیدی را القا خواهد کرد بخصوص اگر ما این فرصت را به ناچار از دست بدهیم.

شرایط مانند این است که پرداخت قبوض خود را مدام به تعویق بیاندازیم. نیاز به مصرف روزانه بالا می‌­رود و درنتیجه هزینه قبوض هم بیشتر می‌­شود. هیچ ضرب­‌الاجلی وجود ندارد تا وقتی که رسما ورشکسته شویم (که بهتر است مانع از رخداد آن شویم).

تغییرات اقلیمی هم به نوعی قبضی است که موعد پرداخت آن نزدیک است. بهتر است همین الان آن را پرداخت کنیم پیش از آنکه هزینه مصارف سر به فلک بکشد.