از آغاز تاریخ بشر، ما همواره با هوا و اقلیم برخورد داشته‌ایم و گاهی این رویارویی بسیار شدید بوده است و ما فقط دنبال درک چراها و چگونه‌ها بوده‌ایم. در کتابی جدید با عنوان آب‌وهوا: یک تاریخچه مصور، آندرو روکین به همراه لیسا مک‌کالی، ۴/۵ میلیارد سال هوا و اقلیم را در صد بخش ترسیم کرده‌اند. در این مباحث از حوادث عمده‌ی آب‌وهوایی تا تغییرات اقلیمی و انسان‌هایی که به‌دنبال درک نحوه‌ی کار کره زمین بوده‌اند، صحبت شده است.

صاعقهطوفان رعد و برق پس از غروب آفتاب. هوا در طول تاریخ روی انسان‌ها تاثیر گذاشته است، از طوفان‌های شدید تا حوادث گرد وغبار و تگرگ‌های مرگبار.

نشریه‌ی نشنال جئوگرافیک با آندرو روکین مصاحبه‌ای انجام داده است؛ روکین در مورد تاثیر آب‌وهوا روی نتیجه‌ی جنگ‌ها و راه‌های عجیبی که هوا در مسیر انسان‌ها آشفتگی ایجاد کرده است، صحبت می‌کند. در این جا خلاصه‌ای از صحبت‌های آندرو روکین با نشنال جئوگرافیک آورده شده است.

چگونه تصمیم گرفتید که کدام لحظه‌های تاریخ را در کتاب خود بیاورید؟

خوب همسر من مربی حوزه محیط زیست است و در نوشتن این کتاب به من کمک کرد. در این جا من طی ۳۰ سال درباره‌ی تغییرات اقلیمی و حوادث بزرگ آب‌وهوایی نوشته ام و شما ممکن است فکر کنید که من درست به‌سوی مطالب خیز برداشته‌ام؛ اما من هر چه بیشتر کنجکاوی می‌کردم موارد شگفت‌انگیز‌تری می‌دیدم. ما یک سند گوگل ایجاد کردیم و به آن‌ها موضوعات و یافته‌ها را اضافه کردیم. در سال ۱۶۰۲ مورد جالبی پیدا کردیم؛ در اوایل ۱۶۶۰ گالیله ایده‌ی دما را مطرح کرد. تا قبل از آن تقسیم‌بندی دما به‌صورت سرد، کمی سرد، خوب، گرم، داغ و خیلی داغ بود. سپس گالیله با نظر افزایشی که قابل اندازه‌گیری باشد، آمد و این برای من موضوعی شد که به‌دنبال آن بگردم. مثال دیگر شن کوا بود، که بنجامین فرانکلین چین محسوب می‌شود. او تقریبا هر کاری کرده است: وی یک مخترع، متخصص نظامی و سیاستمدار منطقه‌ای بود و این بینش شگفت انگیز او موجب می‌شد مردم از مهارت‌های او ابراز شگفتی کنند! او به رودخانه‌ای که دیواره‌های کناری آن ریزش کرده بود، نگاه کرد و آنجا بامبوی فسیل‌شده‌ای مشاهد کرد. این منطقه از چین بخشی بود که خشک بود و بامبویی در آن رشد نمی‌کرد. او چندین سال بعد او آن عقاید را کنار هم گذاشت و گفت: شاید این منطقه در گذشته اقلیم دیگری داشته است. این موضوع شاید اکنون بی‌اهمیت به نظر برسد اما در آن زمان اساسا عقیده‌ای جدید بود.

جزر و مدهای بزرگ بار دیگر در حال نزدیک کردن قاره‌ها به یکدیگر هستند
مشاهده

همچنین ما تصیم گرفتیم در این کتاب، نگاهی به ارتباط خودمان با هوا و اقلیم بیندازیم؛ نه اینکه فقط بینش‌ها یا سوابق را بررسی کنیم و من این سوال را مطرح کردم که آن مواردی که رابطه‌ی ما با آب‌وهوا و اقلیم را تغییر داده‌اند، چه بوده‌اند؟ و اینجا بود که صحبت از تهویه کننده‌های هوا، چتر و مهار کردن باد به میان آمد.

من تصور می‌کنم که شما بیش از هر کس دیگر به بن فرانکلین اشاره کرده‌اید، در این‌باره صحبت کنید.

بن فرانکلین دارای ذهنی شبیه گالیله بود، او پدیده‌ها و الگوهای کره زمین را می‌دید و در مورد آن‌ها شگفت زده می‌شد. او مقاله‌ی بلندی درمورد گردبادهای دریایی نوشت. او وقتی با دوستانش به مریلند رفته بود در آن جا گردبادی دید. آن‌ها این گردباد را تعقیب کردند. او شنیده بود که اگر گلوله‌ای سمت یک تورنادو یا گردباد شلیک شود، می‌تواند آن را بر هم بریزد. او سعی کرد با شلاقی این کار را انجام دهد؛ من تصور می‌کنم که این اتفاق او را به‌عنوان نخستین تعقیب‌کننده‌ی طوفان مطرح ساخت. او از نخستین افرادی است که اعتقاد داشت در آن منطقه باید یک گلف استریم موجود باشد. به علت اینکه او برای کارهای دیپلماتیک خود زمان زیادی را به رفت‌و‌آمد بین آمریکا و اروپا گذرانده بود، متوجه شده بود که کشتی‌هایی که به سمت شرق می‌روند، سریع‌ترند. او با کاپیتان‌های کشتی‌ها به صحبت نشست و اطلاعاتی در این مورد جمع‌آوری کرد و این بخش دومی است که در انجام کار علمی لازم است.

طرح گردباد بنجامین فرانکلین

بنجامین فرانلکین طرحی از گرباد دریایی کشید. پس از آن او گاهی سوار اسب دنبال یک گردباد زمینی می‌رفت و با شلاق به آن ضربه می‌زد تا ببیند آیا می‌تواند به این صورت آن را به هم بریزد یا نه.

من تصور می‌کنم که بیشتر ماها فکر می‌کنیم کنترل زیادی روی بسیاری از موارد، داریم اما یکی از مواردی که نمی‌توانیم آن را کنترل کنیم همین آب‌وهوا است. آب‌وهوا چقدر مسیر تاریخ بشر را تعیین کرده است؟

در دراز مدت نیز اقلیم در شکل‌گیری تاریخ بشر نقش داشته است؛ این موضوع در بخشی از کتاب با عنوان خروج از آفریقا مورد بحث قرار گرفته است. سوابق دریایی در دریای قرمز یا نزدیک شمال آفریقا نشان‌دهنده‌ی الگوهای اقلیمی متغیر طی زمان‌های مختلف است. صحرای بزرگ آفریقا همانطور که در نشنال جئوگرافیک بارها به آن اشاره شده است، زمانی چمنزاری سبز بوده است. حکاکی‌های روی سنگ‌های آنجا حاوی نقاشی‌هایی است که انسان‌ها در دریاچه‌هایی در آن جا در حال شنا هستند.

آیا محصولات کشاورزی فراموش شده غذای آیندگان را تأمین می‌کنند
مشاهده

آب‌وهوا جوامع ما را شکل می‌دهد و نیز واکنش‌های ما نسبت به محیط را به شیوه‌های مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد. در آمریکا و کانادا، داست بول (یا دهه سی کثیف) یک دوره خشکسالی طولانی و غیر معمول با طوفان های شن بود که چشم‌اندازهای طبیعی را به حالت گرد و غبار تغییر داد و تا مدت‌ها اثر آن بر جا بود.

می‌توانید در مورد نقش آب‌وهوا در نتایج جنگ‌ها نیز توضیح دهید؟

آب‌وهوا در طول تاریخ روی جنگ‌ها اثر گذاشته است. برای این کتاب ما مثال جنگ جهانی دوم را انتخاب کرده‌ایم: روسیه و زمستان. زمستان همیشه بزرگترین متحد روسیه بوده است. هر کسی که قصد داشته نزدیک زمستان به روسیه حمله کند، اگر به موقع عمل نمی‌کرد، به دردسر می‌افتاد. هنگامی که ناوگان اسپانیایی آرمادا می‌خواست به انگلستان حمله کند، جهت وزش باد به نفع انگلیس شد و به شکست اسپانیا در جنگ کمک کرد.

طی تاریخ شیوه‌های عجیب و غریبی از درگیری انسان و هوا وجود داشته است؛ یکی از عجیب‌ترین برخوردها، داستان تگرگ است. ظاهرا تگرگ قادر به قتل عام وسیعی است. در ارتفاعات هیمالیا فردی صحنه‌ی وحشتناکی از انسان‌های کشته شده را دید که در دریاچه‌ روپکاند هیمالیا مانده بودند.

تصور اولیه این بود که آن‌جا جنگی رخ داده است. اما زمانی که گروهی از دانشمندان نشنال جئوگرافیک نتایج تجریه‌وتحلیل قانونی افراد کشته‌شده را بررسی می‌کردند، مورد دیگری دیدند. محل همه‌ی زخم‌ها از بالا به پایین بود و ظاهرا حاصل اصابت جسمی بزرگ و این جا بود که فرضیه‌ی تگرگ مطرح شد. در آن محدوده هیچ نشانه‌ای از هیچ گونه سلاحی نبود. شما ممکن است بیشتر در مورد تاثیر مرگبار طوفان و سیل فکر کنید اما از میان این عوامل تگرگ سالانه موجب بیشترین تلفات مالی در آمریکا می‌شود.

در اواسط دهه ۱۸۰۰ بود که دانشمندان در مورد گرم شدن کره زمین صحبت می‌کردند و حتی می‌گفتند که آن اتفاق بدی نیست. می‌توانید در مورد ظهور این اندیشه و موقعی که بدیهی شد گرم شدن کره زمین اتفاق خوبی نیست، صحبت کنید؟

دمای سطحی آمریکا ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴مدلی با وضوح بالا از NOAA که دمای سطحی ایالات متحده آمریکا را در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴ نشان می‌دهد. یک توده‌ی هوای سرد از دشت‌ها می‌گذرد و موجب بروز طوفان‌های رعد و برق شدیدی در مناطقی از داکوتای جنوبی و نبراسکا می‌شود. علم هواشناسی در دهه‌ی ۱۴۰۰ آغاز شد ولی در دهه‌ی ۱۹۰۰ بود که استاندارد سازی داده‌ها آغاز شد.

پس از 40 سال غیبت، سوغات آپولو 11 از ماه پیدا شد
مشاهده

از دهه‌ی ۱۸۲۰ تا اواسط دهه ۱۸۰۰ یک مفهوم اساسی وجود داشت که می‌گفت این گازهای اتمسفر هستند که گرمای هوا را به دام می‌اندازند. در سال ۱۹۸۰ بود که دانشمندان شروع به محاسبه کردند و گفتند ما داریم مقادیر خیلی‌زیادی زغال سنگ می‌سوزانیم و کربن دی اکسید به هوا اضافه می‌کنیم.

سوانته آرنیوس شیمیدان سوئدی اعداد را به شیوه‌ای محکم اجرا کرد (یعنی با رقم‌های بزرگ). برآورد شد که تا پایان قرن بیستم هر سال چندین میلیارد تن زغال سنگ سوزانده خواهد شد. او نخستین فردی بود که در مقاله‌ای جدول زمانی در مورد روند گرم شدن کره زمین تهیه کرد. جالب این جاست در ابتدا تصور می‌شد گرم شدن کره زمین چیز خوبی است: بخش‌های سردتر جهان از آب‌وهوای گرم‌تری برخوردار خواهند شد و می‌توانند محصولات کشاورزی بیشتری بکارند و مردم بیشتر بهرمند خواهند شد.

قبلا تصور می شد گرم شدن کره زمین اتفاق خوبی است!

یکی از مواردی که من بعد از سی سال نوشتن در مورد تغییرات آب‌وهوایی به آن رسیده‌ام، این است که گاهی لازم است به عقب برگردیم و ادراکات و آگاهی‌های خود را بررسی کنیم؛ ببینیم فرهنگ ما تا چه حد با اعتقادات و هنجارهای ما و نیز با داده‌های واقعی مطابقت دارد. هر فردی باید اندکی مکث کند و فکر کند؛ حتی مردی که طلایه‌دار این ایده بود -زمانی که اوج انقلاب صنعتی بود- در آن زمان تصور می‌کرد که این اتفاق خوبی است. از دهه‌ی ۱۹۷۰ به این سمت بود که چهره‌ی منفی تغییرات اقلیمی ظهور کرد و تلاش‌های زیست‌محیطی نیز آغاز شد. این تحول بزرگی است ما به‌عنوان یک گونه از موجودات زنده پشت سر می‌گذرانیم.

رادار داپلر در تگزاسیک رادار داپلر طوفان‌های منطقه‌ی پانهاندل تگزاس را ثبت می‌کند. علم و تکنولوژی هواشناسی با توانایی وارد کردن مستقیم ابزارهای مطالعه در گردبادها، طوفان‌ها و اتمسفر برای جمع آوری داده‌های حقیقی، متحول شد.

من فکر می‌کنم تنوع در راه  پدیدهی خوبی است. اگر همه‌ی ما در یک مسیر حرکت کنیم، احتمالا به دردسر خواهیم افتاد؛ اگر همه‌ی ما به دنبال انرژی هسته‌ای باشیم، یا اگر همه به دنبال انرژی‌های تجدیدپذیر باشیم، این احتمالا ما را به هیچ جایی نخواهد رساند. دشوارترین مورد درباره‌ی تغییرات اقلیمی این است که موضوع از لحاظ مقیاس زمانی و نیز مقیاس جغرافیایی بسیار وسیع است و موضوع خوب در مورد تغییرات اقلیمی این است که این مسئله چنان وسیع و متنوع است که هر کسی از ما می‌تواند سهمی کوچک در تغییر مسیرها به سمت پیامدهای مثبت داشته باشد.