آمادگی کسب و کار برای تکنولوژی آینده
اغلب صاحبان کسبوکارها روی برطرف کردن نیازهای فعلی شرکت تمرکز میکنند و این موضوع باعث میشود نیازهای آینده را در نظر نگیرند.
مدتزمان حضور کارمندان در شرکت یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی آنها به شمار میرود. معمولا انتظار میرود کارمندان سر ساعت در شرکت حضور پیدا کنند و کمتر مرخصی بروند. کارمندانی که زمان بودن در کنار خانواده را فدای حضور در محیط کار میکنند معمولا محبوبتر از دیگران هستند و پاداش دریافت میکنند. اما این موضوع دیگر مانند گذشته اهمیت ندارد و نتیجهی تحقیقات نشان میدهد ۷۶ درصد مردم روی کاری که انجام میدهند تمرکز میکنند نه روی محیطی که برای کار در آن حضور دارند. همچنین ۶۲ درصد این افراد معتقد هستند که تکنولوژی باید به افزایش بهرهوری و همکاری کارمندان کمک کند. امروزه ۸۳ درصد مردم حداقل یک کار پارهوقت دارند و بهصورت دورکاری کار میکنند و ۹۰ درصد شرکتها بهصورت قراردادی با دیگران همکاری میکنند. همانطور که شرکتها با گذشت زمان به یک فضای کاری متغیر و فعالتر تبدیل میشوند، کسبوکارها نیز باید زیرساختهای خود را دوباره طراحی کنند تا حمایت بیشتری از کارمندان و مشتریها داشته باشند. اما انجام چنین کاری چگونه ممکن است؟
همهی ما تا به حال فیلمهایی در مورد آینده مشاهده کردهایم که مردم در آن با ماشینهای پرنده سر کار میروند و رباتها خانههایشان را تمیز میکنند. هوش مصنوعی نقش پررنگی در زندگی بشر پیدا کرده و همانطور که وعده داده شده است، اولین ماشین پرنده در سال ۲۰۱۹ به بازار وارد خواهد شد، پس شاید آیندهی انسانها به همین شکل باشد. اما مشکل اصلی این است که اغلب کسبوکارها برای ورود به چنین شرایطی آمادگی ندارند و همهی آنها بهجای تمرکز روی آینده، به شرایط فعلی اهمیت میدهند.
کسبوکار در برابر نوآوری
نتیجهی تحقیقات نشان داده است شرکتهای مبتنی بر تکنولوژی انتظار دارند در پنج سال آینده بیش از ۶۲ درصد رشد داشته باشند؛ این در حالی است که شرکتهایی که نوآوری کمتری دارد ۲۱ درصد رشد را در همین مدتزمان تخمین زدهاند. اولین گام برای تطبیق پیدا کردن با دنیای فعلی استفاده از استراتژیهایی است که اهداف کسبوکار را به نوآوری متصل کنند.
اغلب شرکتهای نوآورانه با در نظر گرفتن مواردی که نیاز به تغییر دارند، شرایطی که فعالیت گروه را متوقف میکند و فرصتهایی که به رشد سریع شرکت کمک میکنند، استراتژیهای کارآمدی برای آینده دارند. این استراتژیها در طولانیمدت جواب خواهند داد و آیندهی کسبوکار را تضمین خواهند کرد.
پیش از هر چیزی فراموش نکنید که یک استراتژی باید روی محدودیتهای تکنولوژی و فرصتهایی که شرکت در آینده با آنها مواجه خواهد شد تمرکز کند. برطرف کردن مشکلاتی که هر یک از کارمندان شرکت با آن روبهرو است نقش پررنگی در از بین بردن مشکلات کلی شرکت دارد. همچنین کنار گذاشتن این طرز فکر که کارهای شرکت باید همیشه به یک شکل انجام شوند، راهها و فرصتهای جدید را آشکار خواهد کرد.
رهبری استراتژیک
یک استراتژی نمیتواند بهتنهایی مؤثر واقع شود و نیاز به رهبری دارد. بسیاری از شرکتها استراتژیهای دقیق و کارآمدی دارند؛ اما به دلیل ضعف مدیریتی نمیتوانند به بهترین نحو از آنها استفاده کنند. درنتیجه وجود شخص یا تیمی برای ایجاد نقاط ارتباط و پیگیری نقاط قوت برنامه لازم و ضروری است. دانستن اینکه عدهای از کارمندان قابل اعتماد به مواردی مانند هزینهها، منابع و پیادهسازی استراتژی توجه میکنند، کل اعضای تیم را به سمت جلو هدایت خواهد کرد.
دستاوردها در مقابل زمان
حضور فیزیکی در شرکتها و سازمانها دیگر مانند گذشته اهمیت ندارد؛ زیرا کسبوکارها به نتیجهی کار بیشتر از مدتزمانی که برای آن صرف میشود اهمیت میدهند. کسبوکارهایی که به دنبال دستاوردهای بیشتر هستند باید به فکر ساخت محل کاری باشند که بتواند نیازهای آیندهی کارمندان را پاسخگو باشد. فراهم کردن زیرساختی که به کارمندان اجازه دهد تواناییهایی خود را شکوفا کنند، نهتنها برایشان مفید است؛ بلکه رشد و موفقیت شرکتی را که در آن کار میکنند نیز تحت تأثیر قرار میدهد.