خودروهای برقی و چالش لزوم فرهنگ سازی
دو هفته پیش، سرمایهگذاران دولتی و خصوصی در بخش حملونقل بهمنظور شتاب بخشیدن به رشد خودروهای برقی (EV) در بازار، یک سازمان جدید به نام ولوز (Veloz) را راهاندازی کردند. اولین پروژه این سازمان به نام «برق برای همه» هماکنون بزرگترین کمپین اطلاعرسانی در آمریکای شمالی است که به میزبانی تولیدکنندگان خصوصی خودرو (مانند شرکت جنرال موتورز، بی ام و، هوندا، نیسان، کیا، فیات، سوبارو، دایملر و فورد)، شرکتهای تأمین برق (مانند PG&E، سادرن کالیفرنیا ادیسون و SDG&E) و شرکت های زیرساخت شارژ الکتریکی (EVgo، Greenlots و Electrify America) در حال برگزاری است. در همین حال سازمانهای دولتی مانند BAAQMD و سیاستگذاران (نظیر کمیسیون انرژی کالیفرنیا، کمیسیون خدمات هوایی کالیفرنیا، کمیسیون خدمات عمومی کالیفرنیا، وزارت حملونقل کالیفرنیا) نیز به این حرکت پیوستهاند و اکنون جامعه شاهد تلاشی هماهنگ برای به پیش راندن خودروسازان است تا با شتابی روزافزون، مشتریان را از بازار مصرف خودروهای بنزینی و دیزلی به سمت بازار خودروهای الکتریکی سوق دهند.
ایالاتمتحده در مسیر حرکت بهسوی حملونقل سبز تنها نیست؛ چراکه در حال حاضر در بریتانیا بیش از ۱۶۶ هزار خودروی برقی در شبکهی ملی ثبت شده است و پیشبینی میشود که این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ۳۶ میلیون خودرو برسد. همچنین به پیشنهاد ولوز، در اسکاتلند نیز یک دستور کار برای همکاری بیشتر بین بخشهای دولتی و خصوصی ایجاد شده است. به نظر میرسد از کشوری به کشوری دیگر، جهان شاهد رشدی نمایی در بازار خودروهای الکتریکی است؛ در این میان، چین به حجمی معادل ۰/۵ میلیون دستگاه و ایالاتمتحده به حجم ۷۵۰ هزار دستگاه خودروی الکتریکی ثبتشده دستیافتهاند.
بااینوجود، مشکلهای متعددی نیز وجود دارد که مانع از افزایش نرخ نفوذ خودروهای الکتریکی در میان مصرفکنندگان میشود. اولین مشکل، ایجاد شاهراه الکتریکی است که اگرچه بهتازگی در استرالیا با موفقیت پیادهسازی شده است؛ اما عملیسازی آن در ایالاتمتحده و بریتانیا هنوز فاصلهی زیادی تا واقعیت دارد؛ کما اینکه تنها ۳ درصد از سوپرمارکتها در بریتانیا مجهز به ایستگاه شارژ هستند. تکنولوژیهای برتر نیز (نظیر شارژرهای سریع که میتواند ۸۵ درصد از باتری یک خودروی برقی را در عرض ۳۰ دقیقه شارژ کند)، هنوز متداول نشدهاند. در کنار ایستگاههای شارژ، مسئلهی واقعی، فناوری باتریها است که در آن ظرفیت فعلی تولید باتریها پاسخگوی نیاز واقعی بازار نیست. در واقع، برنامههایی برای گشایش دومین خط تولید باتری در اروپا وجود دارد؛ چرا که تنها کارخانه موجود، کارخانهی باتریسازی نیسان در بریتانیا است که احتمالاً آن هم نمیتواند نیازهای آیندهی بازار را برآورده سازد.
مسئله دیگری که مصرفکنندگان را از خرید خودروهای الکتریکی بازمیدارد، قیمت این خودروهاست. گزارش منتشرشده در ماه گذشته از سوی Deloitte نشان میدهد که با عملی نشدن وعدهی افت قیمت خودروهای برقی، این خودروها در حال از دست دادن رقابتپذیری خود در بازار هستند. در حال حاضر، خودرویی به قشر رانندگان عادی قابلعرضه خواهد بود که هزینهی باتریهای آن (درازای هر کیلووات ساعت) کاهش یابد؛ بااینحال، خودروهای برقی نیز مشابه خودروهای بنزینی (باقیمت پایهی حدود ۴۰ هزار دلار) در حال قیمتگذاری هستند. برآورد میشود که سهم این خودروها در حدود ۳۷ درصد از کل خودروهای ثبتشده در سال ۲۰۱۷ و حدود ۶/۲ درصد از کل خودروهای در حال تردد باشد.
نگرانی دیگر این است که مطالعات نشان میدهند که مصرفکنندگان تمایل دارند تصمیم خود را برای خرید خودروی الکتریکی به تعویق بیندازند؛ آن هم صرفاً به دلیل اینکه انتظار دارند بهزودی مدل جدیدتری از آن به بازار بیاید. مشکل فناوری این است که همیشه مدل بهتری بیرون خواهد آمد.
مسئله این است که مصرفکنندگان باید بهای بیشتری را برای خودروهای با فناوری جدیدتر پرداخت کنند؛ این در حالی است که همواره این ترس در آنها وجود دارد که از خودروی خریداریشده، سر در نمیآورند یا حتی از این میترسند که خودرو معیوب باشد. حتی با وجود قوانین مشخص و خدمات حقوقی در سراسر کشور، هنوز نقاط ضعفی در این سیستم وجود دارد. بهعنوان مثال، در ایالت کنتیکت بهدلیل وجود قوانین ایالتی ضد مصرفکننده، هنوز امکان خرید یک خودروی تسلا وجود ندارد و این موجب میشود که مصرفکننده در همان ابتدای کار، با مشکلات جدی در خرید خودروهای برقی مواجه شود. بدیهی است که در صورت مواجهه با برچسب قیمتی بالاتر، مصرفکنندگان از انتخاب یک تکنولوژی ناشناخته گریزان باشند.
بااینحال، بسیاری از مردم در مواجهه با اخبار رسانهها درمورد شرایط فاجعهبار این سیاره، بهطور جدی احساس نگرانی میکنند؛ اخباری که بر این امر دلالت دارند که ما در آستانه فروپاشی کامل از نظر اکولوژیکی هستیم. بدیهی است که اغلب افراد ترجیح میدهند که بخشی از راهحل باشند و نه مشکل. بنابراین ما چگونه میتوانیم تناقضات فرهنگی خود را در پذیرش یک فناوری نوین با امید به کنار گذاشتن یک فناوری مخرب حل و فصل کنیم؟ و اینجا جایی است که به رویارویی فرهنگ و نیاز اکولوژیکی میرسیم.سیدنی ج. هریس، خبرنگار آمریکایی شیکاگو نیوز و شیکاگو سان تایمز در قرن بیستم نوشته بود:
مشکل این است که ما از تغییر، نفرت داریم و درعینحال به آن عشق میورزیم؛ چیزی که ما واقعاً میخواهیم این است که همهچیز به همان شکل سابق بماند اما بهتر نیز بشود.
چگونه میتوانیم بدون اعمال تغییرات لازم در عادات روزانه، اعمال و بهخصوص الگوی خرید خود، انتظار دیدن نشانههای بهبود در جامعهی خود را داشته باشیم؟
بخش بزرگی از مشکلات پیشرو در حل معضل حملونقل با وسایل نقلیهی الکتریکی، با این گزاره شروع میشود که بسیاری از مردم در وهلهی اول اصلاً نیازی به وسیلهی نقلیهی شخصی خود ندارند. نیاز ما به وسایل نقلیه شخصی، بیشتر ناشی از یک سنت است تا یک ضرورت. هرچه مردم بیشتر به مشاغل دورکاری و نیز سیستمهای حملونقل عمومی روی میآورند، بیشتر به واهی بودن نیاز به وسایل شخصی پی برده میشود؛ همچنین با رشد برنامههای استفادهی اشتراکی خودرو در سراسر اروپا و آمریکای شمالی، کمکم به این نتیجه میرسیم که باید در مورد ایدهی داشتن یک خودروی شخصی تجدیدنظر کنیم. در وضعیت اکولوژیکی فعلی سیارهی زمین، ناگزیریم از اینکه سریعتر روند تغییرات در زندگی روزمرهی خود را شتاب دهیم.