شهرها چگونه باید در برابر تغییرات اقلیمی اقدام کنند
در ۶ اکتبر سال ۲۰۱۸، مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی (IPCC)، گزارش ویژهی خود را درمورد لزوم اقدام برای محدودسازی میزان گرمایش جهانی بهاندازهی ۱/۵ درجهی سانتیگراد (نسبت به دوران پیش از انقلاب صنعتی) منتشر کرد. در نسخهای از این گزارش، موسوم به چکیده برای سیاستمداران (SMP) بهوضوح بر لزوم اقدامی سریع و قطعی هشدار داده شده است.
در این نسخه از گزارش تاکید شده است که تا سال ۲۰۳۰ میزان انتشار گازهای گلخانهای باید بهمیزان ۴۵ درصد کاهش یابد و تا سال ۲۰۷۵ نیز این میزان باید به صفر برسد.
پیشبینی دانشمندان اقلیمی
دانشمندان مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی پیشبینی کردهاند که ما کمی بیشتر از ۱۰ سال برای کاهش مؤثر انتشار گازهای گلخانهای فرصت داریم؛ ۱۰ سال پیش از آنکه فاجعهی زیستمحیطی رخ دهد. ما باید تغییراتی سریع و عمیق در تمامی بخشهای انرژی،ارضی، شهری، سیستمهای صنعتی و نیز زیرساختها (شامل ساختمان و حملونقل) اعمال کنیم؛ بدین ترتیب تا سال ۲۰۵۰، مانع از تجاوز دمای جهان از حد آستانهی ۱/۵ درجهای شویم. رسیدن به این نقطهی هدف بهمنظور تقلیل آثار تغییرات اقلیمی و کاهش هزینههای ثانویه بسیار حیاتی است.
با توجه به وضعیت فعلی ما، کاهش ۴۵ درصدی میزان انتشار تا سال ۲۰۳۰، هدفی متهورانه به نظر میرسد؛ اما عدم موفقیت ما در تحقق این چشمانداز منجر به تشدید بیشتر بلایای طبیعی، سیلاب در مناطق ساحلی، به خطر افتادن امنیت غذایی و نیز نابودی تنوع زیستی و اکوسیستمهای ویژهای میشود که حتی از مردم هم حفاظت میکنند.
دستیابی به این هدف، جاهطلبانه است؛ اما غیرممکن نیست. در حقیقت، ما همین حالا هم تا حد زیادی میدانیم چه اقداماتی لازم است انجام شود. ما بیشتر باید راجع به روش زندگی، کار و سفرهای خود تجدیدنظر کنیم؛ چراکه همین موارد بهتنهایی حدود ۷۵ درصد از میزان انتشار جهانی گازهای گلخانهای را تشکیل میدهند.
۴ مسیر اصلی برای رسیدن به انتشار صفر
گزارش یادشده، ۴ مسیر اصلی برای رسیدن به هدف را به همراه پیامدهای احتمالی آنها مشخص کرده است. این مسیرها عبارتاند از:
۱. تقاضای انرژی کمتر
۲. تمرکز بیشتر بر پایداری
۳. تغییر روش تولید انرژی
۴. ادامهی رویکرد منابعمحوری
مسیرهای ۱، ۲ و ۳ نیاز به تلاشی وسیع و همهجانبه دارد. مسیر ۴ نیز به سرمایهگذاری بسیار عظیم در بخش انرژی زیستتوده باقابلیت جذب و ذخیرهی کربن (BECCS) نیاز دارد.
با در نظر گرفتن رابطهی پیچیدهی میان تقاضا، منابع انرژی و زمین در دسترس، به نظر میرسد که استراتژی بهبود ازطریق مسیرهای یادشده، نیاز به نوعی همافزایی دارد. برای مثال، استراتژیهای عرضه و تقاضا انرژی نیاز به همافزایی با تولید و مصرف مسئولانه دارد؛ درعینحال درمورد آب سالم و بهداشت هم نیاز به نوعی مصالحه است. در شرایطی که این نوع همافزایی با منطق سازگار است، پژوهشگران به فکر یافتن نقاط مشترکی در رابطهی بین اقدامات اقلیمی و شاخصهای کیفیت زندگی افتادهاند.
مسیرهای رسیدن به انتشار صفر در مقیاس محلی
شهرهای مختلف در قارههای گوناگون در حال تعیین اهداف کاهش انتشار خود هستند؛ این اهداف، سیاستها و سرمایهگذاریهای آنها را در بخش بهرهبرداری، ساختوساز و امور زیرساختی تحت تأثیر میگذارد. مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی نیز پروتکلهایی را بهمنظور برآورد و اندازهگیری میزان انتشار گازهای گلخانهای در مقیاس ملی تبیین کرده است. بنیاد جهانی منابع، گروه شهرهای C40 و شورای بینالمللی ICLEI در همکاری با بانک جهانی و نهادهای دیگر، موفق به معرفی چارچوبی شدهاند که شهرها به کمک آن میتوانند میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را (با روشی سازگار با پروتکلهای IPCC) اندازهگیری کنند. پروتکل جهانی اندازهگیری گازهای گلخانهای در مقیاس محلی بهصورت پایلوت در ۳۳ شهر مختلف پیادهسازی شده است. شبکههای بینالمللی دیگر نظیر گروههای ۱۰۰ شهر، C40، و EcoDistricts نیز خدمات همکاری فنی و مشاورهای لازم را در این زمینه ارائه میکنند.
استراتژیهای تأمین و کاهش تقاضا
شهرها در حال پیادهسازی استراتژیهای مقیاسبزرگ در زمینهی کاربری زمین، مدیریت انرژی در ساختمان، حملونقل، زیرساختها (بخصوص پوشش معابر) و انتشار نهان هستند. این استراتژیها را میتوان از دو دیدگاه عرضه و تقاضا بررسی کرد.
استراتژیهای کاربری ارضی
الگوهایی که شهرها بر اساس آنها ساخته میشوند، در میزان انتشار گازهای گلخانهای آنها مؤثر است. معماری فشرده، مرتبط و متمرکز در شهرها امکان پیادهسازی سایر استراتژیهای کاهش انتشار را نیز فراهم میکند. در این شهرها امکان حملونقل آسانتر بوده و زیرساختها و ساختمانها بهصورت کارآمدتر و با مصرف انرژی پایینتر ساخته میشوند. در چنین شرایطی نیازی به تغییر کاربری مزارع و مراتع طبیعی اطراف شهر نیز نخواهد بود؛ بنابراین این ذخایر طبیعی میتوانند کربن بیشتری در خود ذخیره کنند و نیز بهعلت مجاورت با شهر، هزینههای زنجیرهی تأمین (از مزرعه تا محل مصرف) نیز کاهش مییابد.
انتشار نهان
ساختمانها و زیرساختها در دل خود انتشار نهان دارند. این انتشار ناشی از انرژی مصرفشده در فرایند تولید مصالح و نیز نقلوانتقال آن تا محل ساختگاه است. ساختمانهایی که با استفاده از مصالح بومی ساخته شوند، میزان انتشار نهان کمتری خواهند داشت؛ بهخصوص اگر در فرایند تولید این مصالح انرژی زیادی مصرف نشده باشد و قابلیت بازیافت و استفادهی مجدد هم داشته باشند. زیرساختهای سبز نظیر پارکها و فضاهای در نظر گرفتهشده برای جمعآوری آب بارندگی میتوانند جایگزین مناسبی نسبت به زیرساختهای بتنی (که دارای انتشار نهان بالایی هستند) باشند.
استراتژیهای انرژی مصرفی در ساختوساز
در ایالاتمتحده، ساختوساز مسئول انتشار ۴۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای است. با استفاده از فناوریهای دارای بازدهی انرژی بیشتر در امر ساختوساز و نیز بهکارگیری منابع انرژی تجدیدپذیر در محل مصرف، میتوان میزان انتشار گازهای گلخانهای در مقیاس شهری را تا حد زیادی کاهش داد. علاوه بر اعمال روشهای اکتیو، میتوان از روشهای پسیو بهتری در ساختوساز استفاده کرد؛ جهتگیری عمدی ساختمانها به سمت آفتاب، عایقکاری گرمایی و سیستم تهویهی گرمایی نمونههایی از این نوع روشهای پسیو هستند.
با راهکارهایی نظیر کاهش تقاضای مصرف انرژی، توسعه منابع انرژی سبز و ترویج سبک زندگی پایدارتر، شهرها میتوانند مسیر مختص به خود را بهسوی کاهش انتشار تعریف کنند.
استراتژیهای حملونقل
دومین منبع انتشار گازهای گلخانهای در شهرها، بخش حملونقل است. در اینجا ۳ استراتژی برای کاهش انتشار در بخش حملونقل وجود دارد:
- کاهش مسافت طی شده توسط وسایل نقلیه (VMT)
- بهبود فناوری وسایل نقلیه
- جایگزینی سوختهای پاکتر
با ترویج ایدهی «اول پیادهروی کن» در شهرها میتوان میزان انتشار را بهصورت چشمگیری کاهش داد. همچنین با طراحی پیادهروها با کاربری مناسب و یکپارچه میتوان از مزایای سیستم جابجایی دوگانه بهره کامل را برد.
استراتژیهای تأمین
شهرها میتوانند از فناوریها و منابع انرژی سبز باهدف کاهش میزان انتشار خود در بخش انرژی بهره ببرند. در مقیاس شبکهی برق منطقهای، شهرها میتوانند در مورد خریداری برق از منابع انرژی سبز مذاکره کنند؛ همچنین میتوانند از سیاستهای تشویقی دولت در رابطه با کاهش دیاکسید کربن و دیگر آلایندههای مضر در منابع انرژی، بهرهی لازم را ببرند. شرکتهای فعال در زمینهی تأمین انرژی شهری هماکنون در حال حرکت به سمت بازیافت انرژی از زباله، انرژی بادی و انرژی خورشیدی هستند.
در مقیاس محلی نیز شهرها یا انبوهسازان میتوانند از فناوری ریزشبکه (Micro-grid) یا انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنند. در مسیر رسیدن به هدف انتشار صفر، استراتژیهای تأمین در صورت کاربرد بهموازات استراتژیهای کاهش تقاضا، دارای بیشترین میزان توجیه اقتصادی خواهند بود.
شهرها باید اقدام کنند
هماکنون ما در یک نقطهی بحرانی از ظرفیت زمین برای گرمایش بیشتر به سر میبریم. در حالیکه تلاشهای جهانی برای حل این معضل در جریان است، جوامع محلی خود میتوانند اقدام کنند؛ کما اینکه برخی از آنها پیشتر نیز شروع کردهاند. آنها با همتایان خود مشارکت میکنند، از یکدیگر میآموزند و سیاستهایی را در جهت تعدیل اثرات اقلیمی وضع میکنند. آنها از منابع انتشار فعلی خود لیستبرداری میکنند تا بفهمند در چه بخشهایی نیاز به کاهش دارند، سپس اهداف را مشخص میکنند و نهایتا استراتژیهای لازم را برای رسیدن به این اهداف مورد پیگیری قرار میدهند. این جوامع کوچک مسیر اختصاصی خود را برای کاهش انتشار تعیین میکنند، منابع انرژی پاکتر را توسعه میدهند و سبک زندگی پایدارتر را ترویج میکنند.