نیمی از کل برف و باران یک سال، تنها در عرض ۱۲ روز باریده است
با توجه به تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوریشده از ایستگاههای هواشناسی سراسر جهان، در حال حاضر نیمی از کل میزان بارشی که باید در مدت یک سال رخ میداد، در عرض ۱۲ روز باریده است.
مدلهای آبوهوایی حاکی از این هستند که این توزیع نامتقارن از بارش برف و باران تا پایان سدهی جاری شکل بدتری را به خود خواهد گرفت.این نتایج در یکی از مجلات متعلق به انجمن ژئوفیزیک آمریکا منتشر شده است.
مطالعات پیشین نشان دادهاند که با گرمتر شدن اقلیم، در آینده میتوان وقوع همزمان دو پدیدهی تشدید ناملایمات جوی و همچنین افزایشی اندک در میانگین بارش سالیانه را انتظار داشت؛ اما پژوهشگران هنوز هم در حال بررسی رابطهی بین این دو پدیده هستند.
آنجلین پندرگراس، دانشمند مرکز ملی پژوهشهای جوی (NCAR) و نویسندهی اصلی این مطالعه میگوید که پژوهش اخیر نشان میدهد که چگونه این دو قطعه از پازل، مکمل یکدیگر خواهند بود. یافتهها حاکی از آن است که سیل و خسارات ناشی از آن میتواند افزایش یابد و چنین موضوعی میتواند در برگیرندهی پیام مهمی برای مسئولان حوزهی مدیریت آب، برنامهریزی شهری و مدیریت بحران باشد. همچنین نتایج این پژوهش، از پیامدهای نگرانکنندهی این پدیده در بخش کشاورزی حکایت دارد؛ چرا که افزایش بازدهی تولید محصولات ارتباط مستقیمی با توزیع یکنواخت بارندگیها در طول فصول رویش محصولات دارد.
این پژوهش تحت حمایت وزارت انرژی و نیز بنیاد ملی علوم آمریکا (بهعنوان حامی مالی مرکز ملی پژوهشهای جوی) به انجام رسیده است.
شدت این ناملایمات جوی چقدر است؟
دانشمندانی که در حال مطالعهی بارشهای شدید و نحوهی تغییر الگوی آنها در آینده هستند، از معیارهای متفاوتی برای تعریف «شدت» این ناملایمات جوی استفاده میکنند. پندرگراس دریافت که در برخی موارد، تعاریف به حدی گستردهاند که مفهومی مانند «بارش شدید»، تقریبا شامل تمامی حجم از بارندگیها میشود. در مدلهای آنها، «بارش شدید» و «بارش متوسط» اساساً یک مفهوم را میرساندند و این موجب میشد که دانشمندان نتوانند بهدرستی تغییرات رخداده در این دو مفهوم را به تفکیک حین تغییرات اقلیمی، درک کنند.
تیمهای پژوهشی دیگر نیز کمابیش با چنین معضلی دستوپنجه نرم میکردند. برای مثال، کارشناسان در یک پژوهش جدید تلاش کرده بودند با استفاده از ضریب جینی، عدم یکنواختی بارش را کمّیسازی کنند (ضریب جینی یک ابزار آماری است که اغلب برای کمّیسازی نابرابری درآمد مورد استفاده قرار میگیرد).
پندرگراس میخواست به مفهومی سادهتر و خلاقانهتر دست یابد که بهراحتی از سوی عامهی مردم و دیگر دانشمندان قابلدرک باشد. در پایان، او تصمیم گرفت که تعداد روزهای مورد نیاز برای داشتن نیمی از بارش سالانه را محاسبه کند. نتایج بهدستآمده، او را شگفتزده کرد.پندرگراس گفت:
من گمان میکردم که عدد حاصل بزرگتر از مقدار محاسبهشده باشد (مثلا حدود ۳۰ روز)، اما وقتی میانگین حاصل از تمام ایستگاههای هواشناسی دردسترس را بررسی کردیم، به برآورد ۱۲ روز رسیدیم.
برای انجام این تحلیل، پندرگراس با رتو ناتی، پژوهشگری از مؤسسهی مطالعات جوی و اقلیمی در زوریخ سوئیس همکاری میکرد. آنها از دادههای ۱۸۵ ایستگاههای زمینی طی بازهی زمانی ۱۶ سال (از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۴) استفاده کردند تا بتوانند دادههای حاصل را با اطلاعات بهدستآمده در مأموریت ماهوارهای سنجش بارشهای استوایی (TRMM) مقایسه کنند. این ایستگاهها در سراسر جهان پراکنده بودند؛ با این حال، بیشتر آنها در آمریکای شمالی، روسیه و استرالیا استقرار داشتند.
همچنین دانشمندان از شبیهسازیهای مربوط به ۳۶ مدل آبوهوایی برتر که شامل دادههای بارش روزانه نیز بود، استفاده کردند. سپس آنها تعیین کردند که این پیشبینیهای مدل آبوهوایی در شانزده سال آخر قرن اخیر، چه معنایی در برخواهد داشت.
آنها دریافتند که کل بارش سالانه در ایستگاههای موردبررسی در این مدل، آرامآرام افزایش یافته؛ اما این میزان بارش اضافی، بهطور یکنواخت توزیع نشده است. در عوض، نیمی از بارندگیها (شامل برف و باران) تنها در عرض ۶ روز رخ داده است.
این تحلیل، بهمعنای افزایش عدم یکنواختی بارشها در آینده نیز بود؛ به این معنی که تا سال ۲۱۰۰، نیمی از کل میزان بارندگیهای سالیانه، طی مدت ۱۱ روز رخ خواهد داد؛ در حالی که این رقم در شرایط کنونی، ۱۲ روز است.
پندرگراس میگوید:
مدلهای آبوهوایی عموماً فقط یک افزایش اندک در میزان بارش را نشان میدهند؛ این در حالی است که ما دریافتهایم این میزان افزایش نیز در تعدادی انگشتشمار از بارندگیها (آن هم با شدتی بالا) رخ خواهد داد و بنابراین، همین امر میتواند منتج به اثرات منفی بیشتری از جمله سیل شود. ما باید آمادهی مواجهه با چنین رخدادهایی در آینده باشیم.