حقوق و مزایا و مسیر کاری مشخص، عناصری ضروری برای ادامه‌ی کار عوامل شرکت هستند ولی کارمندان را به هدف شرکت متعهد نمی‌کنند.

همیشه در حوزه‌ی منابع انسانی گفته می‌شود اگر شما محیطی فوق‌العاده برای کار فراهم کنید، کارها هم فوق‌العاده‌ای پیش می‌روند. اما کلمه‌های «فوق‌العاده» و «عالی»، واژه‌های مبهمی هستند. وقتی شما دقیقاً ندانید که یک محیط کار فوق‌العاده چطور مکانی است، چطور می‌توانید مطمئن شوید که چنین محیطی را فراهم کرده‌اید؟

درحالی‌که هر سازمان دستورالعمل خاص خودش را برای موفقیت، شاد نگه‌داشتن کارمندان و رشد کاری دارد، واقعیت‌هایی بنیادی وجود دارند که همیشه یکسان باقی می‌مانند. برای مثال، واضح است که کارمندان خواستار حقوق‌های رقابتی و یک بیمه‌ی سلامت خوب هستند. ولی چه این مسئله را ابراز کنند و چه نکنند، باید بدانید که آن‌ها انتظارات بیشتری از محل کار خود دارند: آن‌ها به ارتباطات قوی، قدردانی و عشق نیاز دارند. بله، عشق!

اگر شما بتوانید ارتباطات خوب، قدردانی و عشق را به محل کار خود بیاورید، می‌توانید آنجا را به محیطی واقعاً عالی برای کار تبدیل کنید. این سه عنصر به‌ظاهر ساده به‌سرعت کیفیت محیط کار را عوض می‌کنند، باعث خشنودی کارمندان می‌شوند و حتی میزان تولید و سوددهی را بالا می‌برند. به همین دلیل می‌گویند: یک محیط کار فوق‌العاده باعث ایجاد کارهای فوق‌العاده می‌شود.

روابط

مدیران باید در مورد انتظارات و هدف‌هایشان با اعضای تیم کاری خود به‌طور واضح صحبت کنند. ولی وقتی درباره‌ی روابط سطح بالا صحبت می‌کنیم، منظور چیزی فراتر از هدف‌گذاری و استفاده از استراتژی‌ها است.رهبران شرکت‌ها وظیفه‌ دارند که مأموریت و ارزش‌های سازمان را نه‌تنها برای مشتری‌ها، بلکه در ابتدا برای کارکنانشان توصیف کنند. توصیف واضح و قاعده‌مند مأموریت و هدف، قسمتی مهم از زبان ارتباطی بومی شرکت شما است. وقتی همه بدانند برای هدف یکسانی تلاش می‌کنند، می‌توانند از مسائل و موانع روزمره بگذرند و بدون تنش اضافه به آن هدف دست یابند.

الفبای ریچارد برنسون برای کسب‌وکار
مشاهده

پس از هدف و مأموریت، کارمندها باید کاملاً از ارزش‌های شرکت باخبر و به آن‌ها اعتقاد داشته باشند و در وظایف روزانه آن‌ها را به کار بگیرند و بدانند که مدیرشان نیز همان ارزش‌ها را زندگی می‌کند. ارزش‌ها باید بامعنا، انگیزشی، شناخته‌شده و در عمق وجود شما به‌عنوان رهبر سازمان، نهادینه‌شده باشند؛ نه اینکه فقط شعاری برای جلب اعتماد مشتریان یا جذب نیروهای مستعد از بازار نیروی کار باشند.

یکی از ارزش‌های اصلی «گشاده‌رو بودن» است. شما باید فرهنگی در محیط کار خود گسترش دهید که در آن افراد بتوانند عقاید خود را بیان کنند و در مورد آن‌ها به‌راحتی صحبت کنند. کارشناسان معتقدند که تقریباً تمامی مشکلات کاری از مشکلات ارتباطی ناشی می‌شوند. ارتباطات خوب، ارزشی بنیادی هستند که کمک می‌کنند چالش‌های سخت و طاقت‌فرسا به‌راحتی بیان شوند.

ارزش‌ها نباید راکد و ایستا باشند. بهتر است مدیر یا رهبر، بدون هیچ تعصب و قضاوتی به حرف‌های کارمندان گوش‌ بدهد و بداند که اگر هم انتقادی صورت می‌گیرد، ناشی از تمایل مشترک برای پیشرفت امور و موفقیت گروهی است. پس از گشاده‌رویی، ارتباطات صادقانه و آزاد بهترین ارزش‌هایی هستند که همه‌ی اعضای شرکت را به سمت هدفی واحد سوق می‌دهند.

قدردانی

قدردانی باید جزئی از فرهنگ شرکت شما باشد. اعضای تیم کاری می‌خواهند ارزش کارهایی را که انجام می‌دهند، بدانید و شما با نشان دادن این موضوع، قدم مهمی برای موفقیت نهایی شرکت برمی‌دارید. لازم نیست قدردانی را با یک سفر رایگان یا افزایش حقوق نشان دهید؛ بلکه می‌توانید به‌سادگی یک یادداشت تشکر بنویسید یا در یک ملاقات، صمیمانه سپاسگزاری کنید. وقتی کارمندان به خاطر مهارت‌ها و انجام صحیح وظایف احساس باارزش بودن کنند، بیشتر خودشان را به کار متعهد می‌کنند. کارمندانی که تعهد بیشتری دارند، در محیط کاری شادتر هستند و انرژی بیشتری روی کار خود می‌گذارند. قدردانی از کارمندان بهره‌وری آن‌ها را افزایش می‌دهد و بر سوددهی شرکت هم تأثیر مثبت زیادی می‌گذارد.

۵ درس مهم رهبری از استیو جابز و ایلان ماسک
مشاهده

قدردانی نباید همیشه پدیده‌ای از بالا به پایین باشد. ممکن است کارمندان هم بخواهند حق‌شناسی خود را به شرکت نشان دهند. اگر کارمندان دلایلی برای قدردانی داشته باشند و فرهنگ قدردانی هم وجود داشته باشد، آن‌ها قدردانی خود را به شیوه‌ای نشان می‌دهند که برای همه‌ی اعضای شرکت مفید واقع شود. در این زمینه شما می‌توانید الگوی خوبی برای آن‌ها باشید. سعی کنید علاوه بر مدیریت شرکت، مربی خوبی هم برای آن‌ها باشید؛ وقتی کارمندانتان خوب آموزش ببینند و درست راهنمایی شوند، مهارت بیشتری پیدا می‌کنند و کارشان بهتر می‌شود. زمانی که کارمندان حس می‌کنند که شرکت روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده است، بابت این رشد و شکوفایی از سازمان سپاسگزار خواهند بود و این قدردانی معمولاً منجر به بهبود تولید و بهره‌وری می‌شود.

عشق

شاید وقتی در ابتدای این مطلب، عشق به‌عنوان یکی از سه عنصر اصلی موفقیت ذکر شد، تعجب کرده باشید یا با شک و بدگمانی به این مقوله نگاه کرده باشید. ولی در هر محیط کاری فضایی برای عشق وجود دارد و دلیل آن روشن است: هیچ‌کس مجبور نیست به شما کمک کند.

به یاد داشته باشید که کارمندانتان همان حسی که شما به شرکتتان دارید، ندارند. آن‌ها مالک یا مؤسس شرکت نیستند و حتی اگر در سود سهیم باشند یا از تخفیفات ویژه بهره‌مند شوند، باز هم شور و اشتیاق یک کارفرما به شرکت را در خود حس نمی‌کنند. ولی آن‌ها باوجود تمام مشکلات شخصی‌شان هرروز به سرکار می‌آیند و بیشترین انرژی و زمان خود را به‌عنوان یک انسان برای این صرف می‌کنند که در تحقق اهداف شرکت نقش داشته باشند و به شما کمک کنند.

۴ روش ساده برای ارتباط بهتر با مشتریان
مشاهده

ممکن است فکر کنید کار کردن تحت سرپرستی شما مزیت‌های زیادی دارد؛ ولی این انتخابی است که کارمندانتان هر روز با آن روبه‌رو هستند. انتخاب خدمت به شما یا شرکت، نمودی از دوست داشتن است. پس شما هم باید آن‌ها را به‌طور متقابل دوست داشته باشید و این عشق را با کار کردن برای آن‌ها – همانطور که آن‌ها برای شما کار می‌کنند – نشان دهید. مثلاً می‌توانید هنگامی‌که مشکل خاصی دارند، به آن‌ها فرصت بدهید تا زمان بیشتری کنار خانواده‌ی خود باشند؛ حتی اگر درگیر پروژه‌ای سنگین هستید که به کارمندان زیادی نیاز دارد. یا می‌توانید با شناخت بیشتر آن‌ها در سطح شخصی و خانوادگی، به آن‌ها نشان دهید که درهای دفترتان همیشه به روی آن‌ها باز است. وقتی برای زندگی شخصی کارکنان خود ارزش قائل باشید و برای رشد علایقشان، استعدادشان و روابطشان زمان بگذارید، درواقع به آن‌ها می‌گویید که آن‌ها را به‌عنوان یک انسان و نه‌فقط سوختی برای موشک خودتان می‌بینید. آن‌ها همین حالا هم در سفر شما کنارتان هستند؛ پس شما هم آن‌ها را در مشکلاتشان همراهی کنید.