جهنم تغییرات اقلیمی در زهره، چه درس‌هایی برای زمین دارد؟

گزارش ۱۶۵۶ صفحه‌‌ای دولت فدرال که توسط کاخ سفید در روز جمعه‌‌ی سیاه منتشر شد، هشدار داده که اگر روند تغییرات آب‌‌و‌‌هوایی ناشی از فعالیت‌‌های انسان همچنان ادامه یابد؛ ممکن است ۱۰ درصد از اقتصاد آمریکا تا سال ۲۱۰۰ نابود شود؛ اما در دنیایی مجاور، شرایط اقلیمی بسیار وخیم‌‌تر از دنیای ماست؛ دنیایی که به‌‌عقیده‌‌ی دانشمندان درس‌‌های زیادی برای آموختن به ما دارد.

این دنیای آشنا، سیاره‌‌ی زهره یا «دوقلوی شیطانی» زمین است که روزگاری وضعیت جوی مناسبی داشت؛ تا اینکه ناگهان اتفاقی رخ داد و گرمای محبوس در اتمسفر آن، رو به افزایش گذاشت. دانشمندان به‌‌طور دقیق نمی‌‌دانند که اوضاع این سیاره چگونه پیش رفته است؛ اما اثر گلخانه‌ای فراری که درنتیجه‌‌ی این روند تخریبی رخ داده، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. زهره در حال حاضر به دمایی در حدود ۴۷۱ درجه‌‌ی سانتی‌گراد (۸۸۰ درجه‌‌ی فارنهایت) رسیده است.

الن استوفن، مدیر موزه‌‌ی ملی هوافضای اسمیت‌‌سونیان و دانشمند ارشد سابق در ناسا می‌‌گوید:

من فکر می‌کنم ونوس یک هشدار مهم است: اتمسفر گلخانه‌ای یک نظریه نیست. در واقع ونوس به ما درمورد یک تهدید اقلیمی بزرگ هشدار داده است. استوفن می‌‌گوید که مطالعه‌‌ی وضعیت این سیاره، دانشمندان را بر آن داشت تا به‌دنبال یک حفره‌‌ در لایه‌‌ی اوزون سیاره‌‌ی خودمان بگردند. آن‌‌ها توانستند این حفره را بیابند و شاید در تنها موفقیت اقلیمی واقعی، جهان توانست با انعقاد توافق‌‌های بین‌المللی، تولید ترکیباتی را که موجب نابودی اوزون می‌‌شدند، متوقف کند.

زهره / Venus

بیشتر جذابیت زهره از این واقعیت ناشی می‌شود که علی‌رغم ظاهر خوفناک آن، این سیاره واقعاً شبیه زمین است. دیوید گرینسپون، دانشمند علوم سیاره‌ای و اخترزیست‌‌شناس در مؤسسه علوم سیاره‌ای می‌‌گوید:

سیاره‌‌ای را تصور کنید که کاملاً شبیه زمین بوده؛ اما به‌‌علت فاصله‌‌ی کمتر تا خورشید، کمی گرم‌‌تر از آن است؛ این سیاره زهره است.

تکرار تراژدی؛ این‌بار برای زمین

زمین، مریخ و زهره دنیایی سه‌‌قلو بودند که ابعاد، دما و مواد سازنده‌‌ی مشابهی داشتند؛ تا اینکه ناگهان، شرایط کاملاً متفاوتی برایشان رقم خورد. روزگاری ونوس مانند زمین امروزی، پوشیده از آب و شاید حتی قابل‌‌سکونت بود؛ اما ناگهان اوضاع از کنترل خارج شد. گرینسپون می‌‌گوید:

مکانیسم اصلی بسیار ساده است: همه می‌دانند که اگر شما آب را گرم کنید، بخار می‌‌شود و بخار آب یک گاز گلخانه‌ای قدرتمند است و این بخار باعث به‌‌‌دام‌افتادن گرمای بیشتری می‌‌شود. هیچ‌‌چیزی نمی‌‌تواند این روند را متوقف کند تا اینکه تمام اقیانوس‌‌ها بخار شود.

امروزه، تمام اتمسفر زهره تقریباً از دی‌اکسید کربن پر شده است. تشعشع خورشید به‌احتمال زیاد باعث تجزیه‌‌ی بخار آب شده و امکان فرار آن را از اتمسفر زهره فراهم کرده است.

شناسایی یک کهکشان بازمانده از نخستین لحظات پیدایش کیهان
مشاهده

سرنوشت‌‌ متفاوت زمین نسبت به دو همسایه‌‌ی خود، از یک معضل بنیادی قدرتمندتر نسبت به تغییرات اقلیمی فعلی ما رونمایی می‌‌کند: فارغ از اینکه بشر باشد یا نباشد، اقلیم دوست‌‌داشتنی زمین قرار نیست تا ابد دوام بیاورد. استوفن می‌‌گوید:

دیدگاه ما نسبت به قابل‌‌سکونت بودن یک سیاره این‌‌گونه است که اگر این سیاره قابل‌‌سکونت باشد، پس قرار است تا ابد چنین باشد. در حالی که سکونت‌‌پذیری می‌‌تواند یک دوره‌‌ی کوتاه و گذرا در تاریخ یک سیاره باشد.

زهره / Venus

اشتباه ما این است که اقلیم سیارات را همواره پایدار در نظر می‌گیریم

دوره‌‌ی سکونت‌‌پذیری سیاره‌‌ی ‌‌زمین تاکنون بیشتر از دو سیاره‌‌ی دیگر بوده است. همچنین این دوره احتمالاً برای مریخ اندکی بیشتر از زهره دوام آورده؛ اما ما دقیقاً نمی‌‌دانیم این مدت‌‌زمان چقدر بیشتر بوده است.

از جنبه‌‌ی عقلانی، داده‌های به‌‌دست‌آمده از مطالعه‌‌ی ونوس و مریخ درباره‌‌ی نحوه‌‌ی تأثیرگذاری متقابل بین یک سیاره و اتمسفر آن، می‌تواند بسیار جذاب‌‌تر از مطالعات انجام‌شده روی زمین باشد. استوفن ادامه می‌‌دهد:

از دیدگاه مطالعاتی یک زمین‌‌شناس، زهره یک سیاره‌‌ی ایده‌‌آل است.؛ چراکه شما یک سیاره و یک اتمسفر دارید که به‌‌طرز شگفت‌‌انگیزی با یکدیگر کنش دارند؛ بدون وجود هرگونه زیست‌‌کره‌‌ای که این اثرات را مختل کند. زهره یک سیاره‌‌ی بکر و دست‌‌نخورده است که واقعاً برای زمین‌‌شناسان جذاب است.

زیست‌‌کره‌‌ی زمین ممکن است از نظر عقلانی عاملی مزاحم تلقی شود؛ اما ما به‌‌شدت به آن وابسته‌‌ایم و این اصلی‌‌ترین دلیل توجه ما به وضعیت اقلیم در سیارات دیگر است. گرینسپون می‌‌گوید:

این مطالعات، دیگر تفننی و از روی کنجکاوی نیست؛ بلکه هم‌‌اکنون یک ابزار حیاتی برای ما قلمداد می‌‌شود.

venus

دانشمندان اقلیمی اولین کسانی هستند که به شما می‌گویند نیاز به اطلاعات بیشتر، مدل‌های بیشتر و کندوکاوی عمیق‌‌تر دارند. برخی از انواع اطلاعات آب‌‌و‌‌هوایی موجود می‌‌تواند مربوط به هزاران سال پیش باشد؛ مانند جزئیات موجود در لایه‌‌های رسوبی که دانشمندان می‌توانند از بستر اقیانوس‌‌ها استخراج کنند؛ اما بخش اعظمی از داده‌های اقلیمی به دوران اخیر محدود شده است. بالاخره روزی اقلیم زمین نیز مانند زهره رو به نابودی خواهد رفت 

هوای آلوده چگونه می‌تواند بر سلامت شکم تأثیر بگذارد
مشاهده

بنابراین با دوبرابر شدن تعداد سیارات موردمطالعه، می‌‌توان پیشرفت‌‌های بیشتری را انتظار داشت. گرینسپون می‌‌گوید که محیط زهره آزمایشگاهی است که در آن می‌‌توانیم فیزیک اقلیم و تغییرات اقلیمی یک سیاره‌‌ی مشابه زمین را درک کنیم. شما نمی‌‌توانید تنها با مطالعه‌‌ی زمین، تمام اطلاعات موردنیاز در مورد تغییرات اقلیمی زمین را به‌‌دست آورید.

برخلاف اقلیم زمین، مطالعه‌‌ی کنش‌های رخ‌‌داده در ونوس، بار احساسیندارد. این بدان معنی است که مطالعه‌‌ی ونوس نه‌‌تنها اطلاعات جدید را در اختیار ما می‌‌گذارد؛ بلکه روش جدیدی برای گفتگو در مورد اقلیم نیز ارائه می‌‌کند. این موضوع به‌ویژه در گفتگو با کسانی که در برابر یافته‌‌های فعلی، موضعی ایدئولوژیک گرفته‌اند، بسیار کارگشا خواهد بود.

گرینسپون می‌‌گوید:

من با افرادی که چنین موضعی دارند، گفتگوهایی داشته‌ام که اتفاقاً ثمربخش بوده‌اند؛ چون من به‌جای زمین، از نمونه‌‌ی ونوس استفاده کردم. این کار به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید شکل پرسش را عوض کنید. شما دیگر درباره‌‌ی انتخاب‌های سیاسی روی سیاره‌‌‌‌ی زمین صحبت نمی‌کنید. با اینکه این روش همیشه برای این نوع گفتگوهای دشوار جوابگو نیست؛ اما من فکر می‌کنم که می‌تواند تا حدی کمک کند.

چه انسان‌ها اقدامی درمورد اقلیم زمین انجام دهند یا ندهند، در نهایت روزی از روزها در آینده‌‌ی دور، با ورود خورشید به دوران تورم، جهان ما نیز به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که اکنون زهره در آن گرفتار است. اقیانوس‌ها بخار می‌‌شوند و به دنیای گازهای گلخانه‌ای فرار خواهند پیوست. در آن زمان، اقلیم دغدغه‌‌ای برای هیچ‌‌یک از ما محسوب نخواهد شد؛ اما این سرنوشت هنوز یک یادآور تلخ از چیزی است که علم می‌تواند درمورد جهان به ما بگوید.

ترکیب نیروگاه های بادی و خوشیدی بازده بیشتری دارد
مشاهده

گرینسپون می‌‌گوید:

من نمی‌‌گویم چنین اتفاقی برای زمین نیز در شرف وقوع است؛ اما درس اصلی برای ما این است که هرگز نمی‌‌توانید «ثبات اقلیمی» را امری بدیهی فرض کنید.