نواحی مختلف روی اجرام آسمانی چگونه نامگذاری میشوند؟
نواحی مختلف روی اجرام آسمانی چگونه نامگذاری میشوند؟
تابهحال، به این موضوع فکر کردهاید که نامهای نواحی مختلف اجرام آسمانی، مانند ماه و مریخ، چگونه انتخاب میشوند؟
فضاپیمای نیوهورایزنز که در سال ۲۰۱۵ از کنار پلوتو عبور کرد و تصاویر شگفتانگیزی از آن به زمین فرستاد، در اولین روز از سال جدید میلادی نیز، با موفقیت مأموریت پرواز کناری از یکی از اجسام کمربند کویپر به نام آلتیما تولی را بهپایان برد. شاید انتخاب نام آلتیما تولی بهمعنای «مکانی دور و ناشناخته» درست و بجا بهنظر برسد؛ اما درواقع، آلتیما تولی اسم مستعاری است که تا زمان انتخاب رسمی نام این جسم فضایی بهکار خواهد رفت. درنهایت، اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی(IAU) نام رسمی اجسام آسمانی و عوارض سطحی آنها را انتخاب میکند؛ فرایندی که ممکن است چندین سال طول بکشد. گفتنی است اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی در سال ۲۰۱۹، ۱۰۰ سالگی خود را جشن خواهد گرفت.
وظایف اتحادیهی بینالملل اخترشناسی در چند دههی ابتدایی شروع به فعالیت، بیشتر حلوفصل مناقشات مربوطبه نامگذاری عوارض سطحی ماه و مریخ را شامل میشد؛ نامهایی که اخترشناسان رقیب در چند قرن گذشته، روی کوهها و درهها و سایر عوارض سطحی این دو جرم آسمانی گذاشته بودند. بعد از چند دهه، وظایف کارگروه نامگذاری اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی تاحدزیادی کاهش یافت؛ چراکه هنوز دوران اوج اکتشافات فضایی شروع نشده بود؛ یعنی زمانیکه کاوشگرهای ارسالشده به فضا عکسهای بسیار باکیفیتی از اجرام آسمانی به زمین مخابره کردند و به ما اجازه دادند جزئیات دقیق سطح سیارهها و قمرهای آنها را ببینیم.
دانشمندان سیارهشناس برای انجام مطالعاتشان و همکاری با دیگران نیاز دارند از اسامی اختصاصیافته به برجستهترین عوارض سطحی اجرام آسمانی استفاده کنند. درغیر اینصورت، تنها راه اطمینان از سردرگمنشدن پژوهشگران و دانشمندان در شناسایی و بهکارگیری نواحی مختلف اجرام آسمانی در مطالعات و مکاتباتشان، این است که عوارض سطحی آنها با اعداد نشان داده شود یا مختصات نقشهای به آنها تعلق بگیرد؛ روشهایی که زمانبر هستند و البته یادسپاریشان تقریبا ناممکن است.
قوانین نامگذاری
اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی بر مبنای نامهای مشهور و استفادهشدده برای برخی عوارض سطحی ماه و مریخ با ایجاد تمهای خاصی برای نامگذاری این ویژگیها، تاحدزیادی روند نامگذاری را سروسامان داد. برای مثال، نام دهانههای بزرگ در سطح مریخ از بین نام دانشمندان و نویسندگانی انتخاب میشوند که کارهای آنها مرتبطبا مریخ بوده است. برای نمونه، دهانههایی با نام آسیموف و داوینچی در مریخ وجود دارد. همچنین، نام دهانههایی که بزرگی آنها کمتر از ۶۰ کیلومتر باشد، از بین نام شهرها و روستاهای زمین انتخاب میشوند؛ مثلا بوردو و کادیس.
بهجز دهانهها، بیشتر نامهای اختصاصیافته به عوارض سطحی دو بخش دارند که قسمتی از آنها بهاصطلاح بخش توصیفگر است که ریشهی لاتین دارد و نشانگر نوع ساختاری سطحی است که نامگذاری شده است. در سطح مریخ، درههای همسایهای با نامهای Ares Vallis و Tiu Vallis و Simud Vallis وجود دارد. Vallis واژهای لاتین بهمعنای «دره» است و پیشازآن، بهترتیب کلماتی از زبانهای یونانی و انگلیسی (آلمانی قدیم) و سومری آمده است که همهی آنها در زبان خود، بهمعنی مریخ هستند. از توصیفگرهای دیگری که در نامگذاری استفاده میشود، Chasma بهمعنی «فرورفتگی عمیق و طولانی»،Mons بهمعنی «کوه»، Planitia بهمعنی «دشتهای مسطح کمارتفاع» و Planum بهمعنی «دشتهای مرتفع» است.
مقالههای مرتبط:
هدف از استفاده از بخشهای توصیفگر در اسامی عوارض سطحی اجرام آسمانی این است که از القای این موضوع اجتناب کنیم که نحوهی دقیق تشکیل آن ویژگی را میدانیم. برای مثال، برآمدگیهای کوچک زیادی روی سطح عطارد وجود دارد که گمان میرود دراثرِ «راندگی» ایجاد شده باشد. راندگی نوعی از شکست سطح زمین است که دراثرِ راندهشدن لایهی زیرین سنگی روی لایهی فوقانی تشکیل میشود. بااینحال، برای نامگذاری این عوارض سطحی از اصطلاح توصیفگر بیطرف استفاده میشود. در این نمونه، از اصطلاح توصیفگر بیطرف Rupes، کلمهای لاتین بهمعنای «برآمدگی» استفاده شده تا اگر در آینده مشخص شود دلیل ایجاد چنین عوارضی با آنچه تصور میکردیم، متفاوت است، به تغییر نام آنها مجبور نشویم. بهطور مشابه اسامی هیچیک از کوههای بزرگ مریخ اصطلاح Volcano ندارد؛ کوههایی که با قاطعیت بسیار میتوان گفت از نوع آتشفشانی هستند.
بزرگترین آتشفشان مریخ به این دلیل المپیوس مونز (Olympus Mons) نامگذاری شده که برخی اوقات هنگام رصد آن با تلسکوپ میتوان متوجه روشنایی بیشتر آن درمقایسهبا دیگر نقاط شد. جیووانی اسکیاپارلی، اخترشناس ایتالیایی در قرن نوزدهم اولینبار موفق شد کوه المپیوس را رصد کند. وی با این تصور که روشنی کوه ناشی از وجود برف روی قلهی آن است، آن را Nix Oympica بهمعنی «برفهای المپیوس» گذاشت. بعدها بهکمک کاوشگرهای فضایی مشخص شد روشنی موقت کوه المپیوس نه دراثرِ وجود برف در قلهی آن، بلکه بهدلیل گِردآمدن ابرها در نزدیکی قله است. درنتیجهی این کشف، اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی تصمیم گرفت نام این کوه را تغییر دهد. بااینحال، قسمت المپیوس آن حفظ شد؛ اما از اصطلاح توصیفگر کلی، یعنی مونز، در نام آن استفاده شد.
همچنین، اتحادیهی جهانی اخترشناسی تصمیم گرفت استفاده از توصیفگر ماره (Mare)، کلمهای لاتین بهمعنی «دریا»، در نامگذاری نقاط تیرهی ماه ادامه پیدا کند. برخلاف باور قبلی، کاملا واضح است این نقاط هیچگاه آب نداشتهاند؛ اما گاهی این اتحادیه مجبور میشود نام برخی مناطق را تغییر دهد. برای مثال، منطقهی ماره لانگرانیانوم (Mare Langrenianum) در ماه که اخترشناسی هلندی بهنام میکل ونلانگرن در قرن هفدهم درنهایت تواضع نامش را بر آن گذاشته بود، به ماره فیکانتیتیس، بهمعنی «دریای باروری» تغییر پیدا کرد.
توازن فرهنگی
اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی دربارهی حفظ توازن فرهنگی و جنسیتی در نامگذاریهای خود حساسیت زیادی بهخرج میدهد. دهانههای ماه بهدلایل تاریخی و بهمنظور یابود دانشمندان مشهور گذشته اسامی غربی و اغلب مذکر دارند. برای ایجاد توازن اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی تصمیم گرفت تمام عوارض سطحی سیارهی زهرهاسامی مؤنث افراد فوتشده یا نامهای افسانهای داشته باشند. برای مثال، نایتینگل کورونا که عارضهای بیضویشکل در سطح زهره است، بهمنظور یابود فلورانس نایتینگل، مشهور به بانوی چراغبهدست، پرستار و ریاضیدان و دانشمند آمار بزرگ انگلیسی و بنیانگذار حرفهی پرستاری مدرن نامگذاری شده است. پیشازاین، بسیاری از عوارض سطحی زهره بهدلیل پوشش ابری فراگیر آن تقریبا ناشناخته بود تا اینکه کاوشگرهای مجهز به رادار بهسوی مدار آن فرستاده شدند تا سطح زهره را بررسی کنند. بااینحال، رادارهای زمینی پیشازآن موفق شده بودند سه ویژگی سطحی زهره را کشف کنند. این کشف پیش از تصمیم اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی برای نامگذاری اسامی مؤنث روی عوارض سطحی زهره انجام شد؛ بنابراین، این سه عارضه استثنائا اسامی مذکر دارند.
پیشازاینکه اولین تصویر واضح از قمر مشتری را کاوشگر وویجر۱ به زمین مخابره کند، اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی تصمیم گرفت از اسامی افسانهای مردم نواحی استوایی زمین برای آیو استفاده کند. همچنین، تصمیم بر آن شد از اسامی افسانهای مردم ساکن در اروپایِ دارای آبوهوای معتدل برای نامگذاری عوارض سطحی قمر اروپا و اسامی افسانهای خاور نزدیک برای قمر گانیمد و اسامی افسانهای متعلق به فرهنگهای شمالی برای قمر کالیستو استفاده شود.
اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی از سه روش اخیر پیشبینیشده برای نامگذاری عوارض سطحی قمرهای اروپا و گانیمد و کالیتسو استفاده کرد. بههمیندلیل است که اکنون قمر اروپا منطقهای بهنام Annwn Regio دارد که کلمهای ولزی بهمعنی «جهان دیگر» است. همچنین، قمرهای گانیمد و کالیستو دهانههایی بهنامهای آنوبیس، خدای مصری با سری شبیه سر شغال و والهالا، نام تالار بهشتی در اساطیر اسکاندیناوی دارند.
بااینحال، به این دلیل که قمر آیو فعالیتهای آتشفشانی مستمری دارد، اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی به این نتیجه رسید که روش نامگذاری قبلی ممکن است برای قمر آیو نامناسب باشد و درعوض، از اسامی آتش، خورشید، طوفان و آتشفشان استفاده شود که در افسانههای مربوطبه خدایان در فرهنگهای مختلف وجود دارد. برای مثال، اسامی Tien Mu ،Tawhaki ،Shamshu ،Maui Emakong ،Camaxtli و AhPek که در نقشهی تصویر بالا نشان داده شدهاند، از افسانههای مربوطبه آتش و طوفان و خورشید بهترتیب در فرهنگهای مایا، آزتک، بریتانیای جدید، هاوایی، عرب، مائوری و چین برگرفته شدهاند.
کاپیتان جیمز کوک و مائوریها
البته اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی برای ایجاد توازن فرهنگی در نامگذاری برخی ویژگیها دچار مشکلاتی شده است. برای مثال، برآمدگی و دیوارههای روی سطح عطارد اسامی کشتیهای اکتشافی استفادهشده در ماجراجوییهای علمی تمدنهای غربی را بر خود دارد. باتوجهبه طبیعت تاریخ جهان، تعداد بسیار زیادی کشتیهای اکتشافی غربی وجود داشتهاند که برای اکتشاف از بندرهای اروپایی راهی اقیانوسها شدند. برای نمونه، کشتیهایی با نامهای دیسکاوری، رزلوشن، ایندیور و ادونچرکه همگی به کاروان اکتشافی کاپیتان کوک بریتانیایی متعلق بودند، در جریان سفرهای دریایی به جنوب اقیانوس آرام استفاده شدند.
برخی معتقدند سفرهای اکتشافی کاپیتان کوک صرفا ماهیت علمی داشتند و هدف آنها فتح سرزمینها و مهاجرت به جزایر کشفشده نبوده است. اولین سفر کاپیتان کوک به اقیانوس آرام در دوونیم قرن پیش با هدف رصد گذر زهره (عبور زهره از مقابل خورشید از دید زمین) انجام شد. در این سفر، او نیوزلند و استرالیا را کشف کرد. کوک در دومین سفرش موفق شد بیشازپیش در جنوب اقیانوس آرام پیشروی کند. درواقع، کاپیتان کوک و یارانش اولین اروپاییهایی بودند که از مدار جنوبگان عبور کردند. بااینحال، در رسیدن به هدفش، یعنی کشف قارهی جنوبگان ناکام ماندند. گفتنی است کاپیتان کوک در سفر سومش در جزایر هاوایی در درگیری با مردم بومی کشته شد.
با علم به این موضوع، حفظ توازن اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی لازم بهنظر میرسد. برخی پیشنهاد میکنند حداقل یکی از دیوارههای نامگذارینشدهی عطارد بهنام یکی از قایقهایی نامگذاری شود که مائوریها با آنها به نیوزلند رفتند. مائوریهای ماجراجو و ساکن جزایر اقیانوس آرام اولین مردمانی بودند که نیوزلند را کشف کردند و به آنجا گام نهادند. درنهایت، شاید یادآوری این نکته لازم باشد که اکتشافات فضایی به تمام بشر متعلق است.