اهمیت پیشرفت شخصی در رسیدن به موفقیت
ممکن است عبارت های پیشرفت شخصی ، رشد و پیشرفت فردی ، توسعه فردی ، توسعه مهارت های فردی و مواردی شبیه اینها را شنیده باشید، در این مقاله به اهمیت توسعه فردی و تاثیر آن در رسیدن به موفقیت صحبت میکنیم.
توسعه فردی چیست ؟
توسعه فردی شامل پرورش مهارتهایی است که به افراد کمک میکند تا در جهت شکوفایی و رسیدن به حداکثر توانمندیهای خود برنامه ریزی کنند و قدم های عملی بردارند.
ما انسانها در ذات خود تمایل به رشد داریم و میخواهیم زندگی خود را بهبود ببخشیم، ثروت بیشتری به دست بیاوریم، تناسب اندام و سلامتی بهتری داشته باشیم، روابط فردی و اجتماعی موثرتری را با سایر افراد زندگی مان بسازیم، اما نکته اینجاست که به شکل دقیق نمیدانیم چگونه باید این کارها را انجام دهیم.
توسعه فردی ( پیشرفت شخصی )، راهی است برای رسیدن به آرزوها و آمالی که ممکن است فراموششان کرده باشیم. ما در این مقاله سعی داریم تا برترین و مهمترین نکاتی را که هر فردی برای رشد و پیشرفت شخصی و بالا بردن کیفیت زندگیاش به آن احتیاج دارد با شما در میان بگذاریم.
ابعاد توسعه فردی :
– بهبود و توسعه جسمی : مانند ورزش کردن، رعایت رژیم غذایی سالم و مناسب و رعایت خواب مناسب
– بهبود و توسعه روانی : شامل مواردی مانند مدیتیشن، یوگا،وقت گذراندن در کنار خانواده و تلاش برای ایجاد تفکر مثبت است.
– توسعه ذهنی : ابعاد گسترده تری را در برمی گیرد:
مدیریت زمان،تمرکز بر توانایی ها،افزایش اعتماد به نفس،استمرار،مدیریت استرس،کنترل افکار،برقراری ارتباط مناسب با دیگران،ساختن عادت های درست و…
« رشد و ارتقاء شخصیت خود برای رسیدن به سطح بالاتری از نیازها، خواسته ها و اهداف.»
این تعریف شامل دو قسمت است :
– رشد و ارتقاء شخصیت
– رسیدن به نیازها، خواسته ها و اهداف
همه ما دوست داریم نیازهایمان را برطرف کنیم و به خواسته و اهداف بیشتر و بزرگتری برسیم، برای اینکار لازم است روی شخصیت خودمان کار کنیم و در اصل شخصیت ما مهمترین عامل موفقیت ما است. ممکن است یک نفر شخصیت خیلی ضعیف و تنبلی داشته باشد و برعکس یک نفر دیگر یک شخصیت محکم و سخت کوشی داشته باشد، به نظر شما کدام یک از این دو نفر می توانند دستاوردهای بیشتر و بزرگتری کسب کنند؟
شخصیت ما شامل چه مواردی می شود؟
به طور کلی شخصیت ما مجموعه ای است از نگرش ها و عادت های ما، یعنی اینکه ما چطوری فکر می کنیم، چطوری احساس می کنیم و چطوری رفتار می کنیم.
به گفته محققان حدود 95% کارهایی که انجام می دهیم، مواردی که فکر می کنیم و احساسات ما از روی عادت است.
ما سه نوع عادت داریم :
عادت های فکری که به آن باور هم می گوییم.
عادت های احساسی که به آن احساسات می گوییم.
عادت های رفتاری که به طور خلاصه به آن عادت می گوییم.
این سه گروه که گفته شد، شخصیت ما را می سازد و وقتی یکی از آنها تغییر کند روی گروه های دیگر هم تاثیر می گذارد. مثلا اگر بتوانید عادات فکری یا همان باورهایتان را ارتقا دهید و پیشرفت شخصی داشته باشید ، کم کم عادت های احساسی و عادت های رفتاری شما هم متناسب با آن تغییر می کند.
نکته مهم
ما در آموزش هایمان خیلی به این نکته اشاره می کنیم که باید روی شخصیت تان کار کنید، بنابراین هر وقت این جمله را از ما شنیدید یا در جایی از آموزشهای ما آن را خواندید باید بدانید منظورمان این است که روی چرخه شخصیت کار کنید و آنها را بهتر کنید و ارتقا ببخشید و چرخه شخصیت هم شامل موارد زیرمی شود که در ادامه مطلب بیشتر به آن می پردازیم :
عادات فکری (همان طرز فکر و باورهای ما)
عادات احساسی (همان احساساتی که هر روز حس می کنید)
عادات رفتاری (همان کارهایی که هر روز انجام می دهید)
چرا چرخه شخصیت اِنقدر مهم است؟
چون «چرخه شخصیت» موتور حرکت و پیشرفت شخصی شما است، اگر این چرخه در جهت درست و رو به خواسته هایتان در حال حرکت و رشد باشد، یعنی شما در جهت خواسته ها و اهدافتان قرار گرفته اید و دیر یا زود به آنها می رسید، اما اگر در جهت خلاف خواسته ها و اهدافتان باشید یعنی دارید از اهدافتان دور می شوید.
چرا باید شخصیت خودمان را ارتقاء بدهیم؟
دلیل اول : رسیدن به خواسته ها و اهداف
ما به این علت روی شخصیت مان کار می کنیم تا بتوانیم رشد کنیم و به اهداف بیشتر و بزرگتر برسیم، حالا اگر شما خواسته یا هدفی ندارید ،که بخواهید به آن برسید پس لزومی هم ندارد تا وقت و انرژی خود را صرف ارتقاء شخصیت تان کنید .ولی اگر دوست دارید به اهداف و خواسته های بیشتر و بزرگتری برسید لازم است روی شخصیت تان کار کنید و آن را بهبود ببخشید.
به جای موفقیت به دنبال ارزشمندتر شدن باشید. «آلبرت انیشتین»
همانطور که اشاره شد همه ما دوست داریم پیشرفت کنیم و موفق شویم و به اهداف خود برسیم و برای این کار، منطقی ترین راه این است که یک هدف انتخاب کنیم. برای آن برنامه ریزی کنیم و سپس برای رسیدن به آن تلاش کنیم تا در نهایت به هدف خود برسیم، این منطقی ترین استراتژی برای رسیدن به اهداف است. اما باید بدانید که این استراتژی آنقدر هم که خوب به نظر می رسد در عمل خوب جواب نمی دهد.
نمی توان طرز فکر یک فرد فقیر را داشت ولی ثروتمند شد، نمی توان طرز فکر یک بازنده را داشت ولی برنده شد، همه رفتارهای ما از هویت یا همان شخصیت ما ناشی می شود و اگر شخصیت یک نفر، شخصیت یک فرد بازنده باشد بنابراین به طور ناخودآگاه اعمال و رفتارهایی از خود بروز می دهد ،که متناسب با شخصیتش باشد و درصد اعظم این کارها و رفتارها به صورت ناخودآگاه انجام می شود.
به طور مثال، خیلی ها رژیم می گیرند تا لاغر شوند اما تحقیقات نشان داده این افراد بعد از گذشت مدت کوتاهی نه تنها به وزن قبلی خود باز می گردند بلکه وزنشان یکی دو کیلو هم اضافه تر می شود.
دلیل دوم : رسیدن به شادی و لذت بیشتر در زندگی
یکی از مهمترین اهداف ما در زندگی شادی و لذت است، خداوند ما را نیافریده تا دائم غم و غصه بخوریم، برعکس خداوند از آفریدن ما هدفی داشته است و هیچ کار خداوند بی حکمت نیست.
پس اگر یکی از مهمترین اهداف ما در زندگی شادی و لذت است باید این را بدانید که شادی و لذت فقط با پول و ثروت به دست نمی آید. هر چند نقش پول و ثروت در زندگی ما بسیار کلیدی و حیاتی است.
چیزی که باعث شادی و لذت حقیقی می شود و باعث می شود روحیه ما بالا برود، رشد و پیشرفت کردن در زندگی است ( پیشرفت شخصی )، ما انسانها وقتی چیزی را خلق می کنیم لذت بسیاری می بریم، از یک کاردستی ساده بگیرید تا خلق یک زندگی رویایی، این خصلت ما انسان هاست.
فرق احساسات و روحیه
احساسات : می توان گفت احساسات مجموعه ای از حالت هایی است به کمک آن می توانیم با دیگران، محیط و در کل با هر چیزی ارتباط برقرار کنیم و مهمترین ویژگی احساسات هم همین متغییر بودن آنهاست.
روحیه : روحیه هم همان احساسات هستند ولی خیلی پایدارترند، مثلا وقتی یک نفر روحیه مبارزه طلبی دارد، شاید در یک لحظه ناراحت، خشمگین، عصبانی، خوشحال، عاشق و یا حتی بترسد و چند لحظه بعد این احساسات را نداشته باشد.
یعنی همه این احساسات را در یک لحظه تجربه کند و در لحظه بد از دست بدهد اما روحیه مبارزه طلبی اش این طور نیست بلکه همیشه با او است فارغ از هر احساسی که داشته باشد، می توان گفت روحیه به نوعی جزو شخصیت و منش ما محسوب می شود.
شما می توانید با شنیدن یک جُک شاد شوید یا حتی با دیدن یک دوست و گردش رفتن با او شاد شوید، همه اینها باعث شادی شما می شود اما چیزی که باعث می شود سطح بسیار بالاتری از شادی و لذت را تجربه کنید «روحیه» است.
روحیه چطور به دست می آید؟
طبق تحقیقاتی که صورت گرفته روحیه انسان ها رابطه مستقیمی با پیشرفت آنها در زندگی دارد، یعنی هر چقدر که در زندگی پیشرفت کنید به همان میزان روحیه شما قوی تر می شود و هرچقدر روحیه شما قوی تر شود به همان میزان شادی و لذت بیشتری را در زندگی تجربه می کنید که باعث پیشرفت شخصی تان می شود.
پس دومین دلیل برای اینکه چرا باید شخصیت خودمان را اتقاء دهیم به این دلیل است که می خواهیم شادی و لذت بیشتری را در زندگی تجربه کنیم.اگر یکی از مهمترین هدف شما رسیدن به شادی و لذت بیشتر در زندگی است پس باید روی پیشرفت شخصی خود تمرکز کنید.
توسعه فردی در گذشته :
برخی از مهمترین مذاهب مانند ادیان ابراهیمی یا مذاهب هندی و همچنین فیلسوفان معاصرتر، از چیزهایی مانند عبادات، نوشتن، موسیقیها و همخوانیهای معنوی یا حتی ورزش استفاده کردهاند ،تا از این طریق کیفیت زندگی افراد را ارتقا دهند.
میشل فوکو در کتاب مراقبت از خویشتن از تکنیکی با نام اپیملیا epimelia یاد میکند ،که در رم و یونان باستان برای داشتن زندگی بهتر توصیه میشده است. در این تکنیک نکاتی در باب تغذیه سالم، تمرینات جسمانی، خودداری از عمل جنسی، تفکر، عبادت و اقرار توصیه میشده است.
در آسیای شرقی هم تکنیکهای جالبی برای بهبود و رشد فردی استفاده میشده است. یی وشو و تای چی چوآن از تکنیکهای باستانی چینی بودند.با تمرین تنفس و تمرین کنترل انرژی، مراقبه و هنرهای رزمی ،در کنار طب سنتی چینی مثل ماساژ و طب سوزنی برای بهبود زندگی افراد استفاده میشدهاند.
نکته جالب آنکه آموزههای دو تن از فیلسوفان باستانی مانند ارسطو و کنفسیوس امروزه نقش مهمی در توسعه فردی قرن ۲۱ ایفا میکنند، که یکی متعلق به سنت غربی و دیگر متعلق به سنت شرق دور است.
توسعه فردی در سال ۲۰۲۰ :
در قرن بیستم و با پایهگذاری رشته روانشناسی، به خصوص با حضور افرادی همچون فروید، آدلر و یونگ، بخشهای جدیدی به شناخت انسان از خودش افزوده است. در دورههای بعد با آمدن روانشناسان مثبتگرا این مسیر تغییر کرد .زیرا روانشناسی مثبتگرا برخلاف روانشناسی رایج که به بیماریها و اختلالات میپرداخت، به دنبال تجربههای ذهنی مثبت و احساس خوب انسانها بود.
لذت، شادی و شادمانی، سلامت، رضایت، انگیزه، خوشبینی و غرقگی در لحظات زندگی، از جمله بحثها و موضوعاتی بود که در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. مقوله رشد و توسعه فردی در سال ۲۰۲۰ و با همه مشکلات که جهان امروز (از جمله پاندمی کرونا) با آن مواجهه است به ابزاری قدرتمند برای حفاظت از جسم و روان ما تبدیل شده است.
توسعه فردی در روزگار ما هم از حکمتهای کهن همچون یوگا، مراقبه و تمرینات تنفسی و هم از دانش روز جهان در زمینه روانشناسی و مدیریت استفاده میکند، تا دریابد چگونه انسانها با همه استرسها و آشفتگیهای زندگی معاصر میتوانند برای خود زندگی بهتری خلق کند.
توسعه فردی شامل چه بخشهایی میشود؟
مهمترین بخش توسعه فردی ( پیشرفت شخصی ) رسیدن به شناخت از خود و در مرحله بعد شناخت استعدادها و توانایی و شکوفا کردن آنها و رسیدن به بهترین ورژن از خود است.
توسعه فردی، چیزی نیست که دوره خاصی از زندگی را شامل شود، پیشرفت شخصی ، مهارتی است که در سراسر زندگی افراد کاربرد دارد و به بهبود کیفیت زندگی فرد کمک میکند. درست است، که این مهارت شامل خودیاری یا self-help هم میشود، اما محدود به آن نیست و دایره وسیعتری از مهارتها را دربرمیگیرد.
توسعه فردی شامل بخشهای زیادی میشود، که از جمله آنها میتوان به افزایش شناخت از خود، بهبود مهارتها و یادگیریهای جدید، شناخت استعدادها ونقاط قوت، پیشرفت در زمینه شغلی، شناخت تواناییهای بالقوه، بهبود سبک زندگی و بالاتر بردن کیفیت زندگی، بهبود مدیریت زمان، ارتقای سلامتی، بالا بردن وضعیت ثروت و جایگاه اجتماعی، رسیدن به آرزوها و خواستهای قلبی، بهتر شدن روابط اجتماعی و بالابردن هوش هیجانی، رشد و توسعه هویت معنوی اشاره کرد.
توسعه فردی علاوه بر اینکه یک روش برای بهبود زندگی افراد است، به عنوان یک صنعت روبه رشد هم در جهان حضور دارد و بخشهای مختلفی را به خود اختصاص داده که همه آنها تاثیراتی بر بهبود بخشهایی از زندگی انسان دارند.
در کنار آموزش و یادگیری، کوچینگ، منتورینگ و مشاوره صنعتهای دیگری همچون تناسب اندام، تقویت حافظه، زیبایی یا حتی آموختن مهارتهایی مانند یوگا، مراقبه و اصلاح سبک زندگی زیر مجموعه این صنعت گسترده میشود.
شناختن خود :
شاید بتوان گفت اولین مرحله برای توسعه فردی، افزایش شناخت و آگاهی از خود است. شناختن درونیات، افکار و احساساتی که ما شخصاً نقش مهمی در شکل گیری آن نداشته ایم و بیشتر تحت تأثیر خانواده، دوستان و اجتماع شکل گرفته است.
تمرین: چرخ زندگی چیست؟
تمرین چرخ زندگی را با هم انجام دهیم و نگاهی کلی به بخشهای مختلف زندگی خود داشته باشیم و ببینیم در کدام یک از بخشهای زندگی به توجه و مراقبت بیشتری احتیاج داریم:
چرخ زندگی دایرهای که به هشت قسمت مساوی تقسیم شده است و هر یک از این قسمتها به بررسی یکی از ابعاد زندگی میپردازد. مطابق شکل ،کار و درآمد مالی، سلامتی، تفریح و سرگرمی، عشق، خانواده، یادگیری و رشد، معنویت، دوستان و ارتباطات قسمتهای مختلف این دایره را تشکیل میدهند.
البته شما میتوانید چرخ زندگی مخصوص به خودتان را داشته باشید و عوامل دیگری را که اینجا ذکر نشده به چرخ زندگی تان اضافه یا کم کنید. این بخش کاملاً تحت اختیار شما است. چیزی که مهم است این است که ما برای هر کدام از بخشهای مهم زندگیمان چه نمرهای را اختصاص میدهیم و تناسب آنها را با یکدیگر بررسی میکنیم.
شما برای سنجش چرخ زندگی تان باید به هر قسمت نمره 0 تا 10 را دهید و سپس خانههای مربوط به آن را متناسب با نمره علامت گذاری مینمایید، پس از اتصال نقطهها به هم چرخ زندگی خود را به دست خواهید آورد. مثلاً تصویربالا چرخ زندگی فردی است که از لحاط مالی و رشد و یادگیری موقعیت مناسبی دارد .ولی از نظر خانواده، عشق، تفریح و دیگر موارد شرایط مناسبی ندارد. پس خوب نچرخیدن چرخ زندگیش و نداشتن آرامش آن محتمل به نظر میرسد.
شاخت عوامل محدودیت زا :
علاوه بر اینکه بسیاری از ما نمیدانیم که استعدادهایمان چیست و در چه زمینههایی باید انرژی خود را صرف کنیم، عوامل محدودیت زا را هم به درستی نمیشناسیم. چیزهایی که حتی اگر در مسیر درست هم باشیم، مانع و کاهش دهنده سرعت ما در مسیر رشد و پیشرفت شخصی میشوند، که از جمله آنها میتوان به استرس، اهمال کاری، کمال گرایی، عدم مدیریت زمان و… اشاره کرد:
– مدیریت استرس
استرس، زمانی خودش را نشان میدهد ،که نیازهای ما با پیشبینیهای ما هماهنگی ندارد و درنتیجه بدن در نتیجه افکار شروع به واکنش نشان دادن میکند. این واکنشها میتواند به شکلهای گوناگونی مانند سفتی عضلات، اضطراب ناگهانی، افزایش ضربان قلب و فشارخون، تنفس سطحی، سرگیجه یا حتی نوعی تظاهرات شادی ظاهر شود.
دکتر هانس سلیه، اولین کسی بود که استرس را اینگونه تعریف کرد: «استرس پاسخ عمومی بدن به نیازهای او است.» استرس ممکن است موجب حس عدم توانایی در انجام کارها، وظایف و مسئولیتها هم باشد.
در هر صورت استرس دیگر به بخش جداییناپذیر دنیای مدرن و سرعتی ما تبدیل شده است؛ بهگونهای که همه افراد با انواع استرس از استرس شغلی گرفته تا استرس در زندگی شخصی مواجه هستند. از همین رو مدیریت استرس (stress management) یکی از مهارتهایی است که همه انسانها در زمانه ما به شدت به آن نیازمندند و کنترل و مهار آن باعث افزایش رضایت از زندگی چه به لحاظ جسمانی وسلامتی و چه به لحاظ روانی میشود. بنابراین هر فردی که به دنبال رشد و بهبود زندگی خویش است باید به این مهارت مجهز باشد.
یکی از موثرترین گامها برای مدیریت استرس، برونریزی است. برونریزی به این معناست که اصل وجود استرس، نه فقط انکار نشود، بلکه اعلام و ابراز شود. برونریزی میتواند در اثر گفتگو با افراد دارای صلاحیت بدون قضاوت یا به شکل نوشتن صورت بگیرد.
عوامل دیگری هم در کاهش استرس مؤثر هستند، انجام فعالیتهایی مانند پیادهروی، مدیتیشن یا گوش دادن به موسیقی ملایم و مانند آن در کاهش استرس بسیار اثربخش هستند.
تمرین و آگاهی از مهارتهای تنفس یکی دیگر از روشهای اولیه و ابتدایی مدیریت استرس است، در مرحله بعد باید عوامل استرسزا شناسایی شوند و برای کم کردن آنها راههای عملی در نظر گرفته شود. انکار استرس، میتواند موجب افزایش استرس فرد شود و روی کارآیی او چه در محیطهای اجتماعی و چه در محیطهای فردی و روابطش تأثیر منفی بگذارد.
– مدیریت زمان
همه ما با عبارت « وقت، طلاست » آشنا هستیم و میدانیم زمان تنها سرمایه واقعی ما در زندگی است. با اینحال افراد بسیار کمی از زمان به بهترین نحو استفاده میکنند.
امروزه مدیریت زمان یا time management یکی از مهارتهای مهم در مسیررشد و توسعه فردی به شمار میرود و نداشتن این مهارت، موجب پسرفت و عقب ماندن در کار و زندگی است. نداشتن وقت کافی برای روابط، نداشتن وقت کافی برای مطالعه و یادگیری و موارد مشابه سرعت ما و کیفیت زندگی ما را کاهش میدهد و به استرس در زندگی تبدیل میشود.
هنگامی که زمان را میکُشید، فرصتهای خود را برای انجام کارهای بیشتر از دست میدهید. انسانهای موفق هر روز، میزان بیشتری از هر ساعت و هر لحظه خود استفاده میکنند. باید بدانید که چه چیزهایی هر روز مانع از انجام کارهایتان میشود و آن را از بین ببرید.
این کار درست مانند آفتکشی است. این را به خاطر بسپارید که مدیریت زمان یک عادت است و ساخت این عادت میتواند زندگی شما را از این رو به آن رو کند؛ عادتی که میشود به سادگی آموخت و برای همیشه از کمبود وقت خلاص شد.
مهمترین راه برای مدیریت زمان، داشتن طرح یا هدف مشخص است. برای رسیدن به اهداف خود برنامهریزی داشته باشید. بعد از تعیین هدف، آنچه نیاز دارید، یک برنامهریزی دقیق برای رسیدن به اهداف بلندمدت و کوتاه مدت است تا بتوانید وظایف، کارها و پروژههایتان را اولویت بندی کنید؛ بههیچعنوان از مسیر اصلی هدفتان خارج نشوید و به بیراهه نروید. مدیریت زمان جاده رسیدن به هدف را هموارتر میکند.
– رفع اهمال کاری
اهمال کاری یا procrastination به معنای به تأخیر انداختن کارها است. شاید یکی از دلایل مهم اهمالکاری، همان چیزی باشد که فروید با نام «اصل لذت» از آن یاد کرده است. به این معنا که ما ترجیح میدهیم تا در وهله اول به چیزهای خوشایندمان بپردازیم و از انجام کارهایی که ممکن است کمی سخت باشد، فرار کنیم.
اهمال کاری تبعات بسیار زیادی در مسیر موفقیت ما ایجاد میکند و همه برنامهریزیها و اهداف ما را به تأخیر میاندازد. علاوه بر این، اهمال کاری میتواند منجر به ایجاد احساس گناه شود، که درنتیجه استرس و اضطراب و افسردگی را با خود به همراه خواهد داشت.
البته از این نکته هم نباید غافل بود که در برخی موارد، اهمال کاری خود در نتیجه افسردگی، استرس وترس از شکست و عدم موفقیت حاصل میشود. اهمال کاری میتواند موجب از دست رفتن فرصتهای زیادی در زندگی ما شود. نکته دیگر این است که اهمالکاری، اعتماد دیگران نسبت به ما خدشهدار میشود. مدیر، خانواده یا دوستان دیگر قادر به اعتماد به وعدههای ما نیستند و ما را در چرخهای معیوب از روابط مشکل ساز میاندازد که خود تبعات جدیدی به همراه دارد.
اولین نکته در رفع اهمالکاری، دست برداشتن از سرزنش کردن خود است. در قدم بعدی شناسایی عواملی است که ما را به اهمال کاری وا میدارد. آیا ما برای به موقع انجام دادن کارهایمان به کسی احتیاج داریم تا ما را حمایت کند؟ آیا ترس از شکست است که ما را به فراری دادن از انجام کارها وامیدارد؟ بنابراین، شناخت عوامل ایجاد کننده اهمال کاری مهمترین قدم برای رفع آن است.
– کمال گرایی
کمال گرایی یا Perfectionism یکی از ویژگیهای رفتاری انسان است. کمالگرایی درواقع نوعی قفل ذهنی است که فرد در آن، خود یا دیگران را مجبور میکند ،که کار و وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد و انتظارات فرد فراتر از کیفیت عملکرد امکانات موجود است. او اعتقاد دارد فقط یک راه درست وجود دارد؛ به همین علت هیچ اشتباهی، حتی اشتباه کوچک نباید صورت بگیرد.
کمالگراها بر این باروند که همهچیز باید کامل باشد یا اصلاً وجود نداشته باشد. افراد کمال گرا معمولاً اهداف را طوری انتخاب میکنند که قابل دستیابی نیستند و منطقی برای آنها وجود ندارد، آنها ارزش خود را در رسیدن به اهداف خود میدانند و زندگی را برای خود سخت میکنند.
عدهای معتقدند که کمال گرایی دو شکل مثبت و منفی دارد؛ به این معنا که در کمال گرایی منفی اهداف تعیین شده قابل دسترس نیستند و موجب سرخوردگی و حتی افسردگی میشوند.
در کمال گرایی مثبت اهداف تعیین شده بالاتر از حد متعارف اما قابل دسترسی هستند و اگر فرد به اهداف و معیارهای خود دست پیدا نکند، شخصیتش ویران نمیشود و اعتماد به نفس خود را از دست نمیدهد. فرد کمال گرا در شکل مثبت برای تمام موارد آمادگی دارد و همین مسئله باعث پیشرفت شخصی او میشود.
برای درمان کمال گرایی منفی، فرد باید ابتدا کمال گرا بودن خود را بپذیرد و سپس حوزه کمال گراییاش را مشخص کند .چون افراد در همه حوزهها کمال گرا نیستند، این حوزهها میتواند شامل: اندام، زیبایی، لباس و آرایش، تحصیل، کار، روابط فردی و اجتماعی، ثروت و مانند آن باشد.
رسیدن به منِ مطلوب با شناخت استعدادها :
شناسایی استعدادهای ما، گام مهمی در راه رسیدن به من مطلوب است، چه بسیار افرادی که بخش مهمی از عمر خود را در صرف کارهایی کردهاند، که در مسیر استعدادهای آنها نبوده است و همین امر موجب اتلاف انرژی و تحمل موقعیتهای سختی برای آنها شده است.
اگر مسیر زندگی شما با استعدادهای شما هم راستا نباشد چیزی جز خستگی و فرسودگی نصیبتان نخواهد شد. متاسفانه بسیاری از افراد برای جلب رضایت خانواده یا جامعه دست به انتخابهایی میزنند ،که با روحیات و استعدادهای آنها همخوانی ندارد و چنین تصمیمهایی موجب کاهش کیفیت و رضایت آنها از زندگی میشود.
بهترین راه شناخت استعدادها :
استعدادیابی راه شناخت بهتر شماست. با وجودی که تستها و آزمونهای زیادی برای شناسایی تیپ شخصیتی و درنتیجه استعدادهای شما وجود دارد، اما بهترین راه، صرف وقت، نوشتن و به یادآوردن فعالیتهایی است که از انجام آنها یا مشاهده آنها لذت بردهایم. بنابراین یکی از سادهترین روشها برای شناسایی استعدادهایتان این است که ببینید که چه زمانهایی و در انجام چه کارهایی احساس رضایت کردهاید و حتی زمان را به فراموشی سپردهاید.
– هدف گذاری
یکی از بخشهای مهم مسیر رشد و توسعه فردی داشتن تصویری از من مطلوب و هدف گذاری برای رسیدن به آن است. این من مطلوب به معنای، نارضایتی از من کنونی نیست بلکه به معنای قابلیت رشد و کمال در انسان است. انسان همیشه و در همه حال میتواند رشد کند و اگر در جایی این رشد توقف داشته باشد به معنای رکود و سکون است، زیرا پیشرفت و رشد در انسان پایانی ندارد.
شاید برایتان جالب باشد که تنها سه درصد از افراد دنیا هدف مشخصی دارند و در حال تلاش برای رسیدن به آن هستند و حتی تعداد کمتری آن را مکتوب میکنند و نکته جالبتر اینکه افرادی که اهدافشان را مکتوب میکنند به احتمال بسیار بالایی به آن دست پیدا میکنند.
اهداف میتواند یک آرزو، خواسته یا نتیجه دلخواه در آینده دور یا نزدیک باشد ،که لازم است برای به دست آوردن آن برنامه ریزی شود و اقدامهای عملی در راستای آن صورت پذیرد. بنابراین اهداف را میتوان در دستهبندیهای مختلفی قرار داد و برای آنها طرح ریزی کرد. ولی هدف گذاری باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ خوب است که در این مرحله با هدفگذاری هوشمند یا اسمارت بیشتر آشنا شوید.
هدف گذاری اسمارت یا هدفگذاری هوشمند چیست؟
اسمارت (SMART) از ابتدای کلمات زیر تشکیل شده است:
مشخص Specific، قابل اندازه گیری Measurable، دست یافتنی Attainable، واقع گرایانه Realistic، در محدوده زمانی مشخص Time Bound.
به این معنا که ما دقیقاً میدانیم در بخشهای مختلف زندگی که در تمرین چرخ زندگی به آن پرداختیم میخواهیم به چه مقاصدی برسیم و از خودمان چه انتظاراتی داریم. مقاصد ما برایمان کاملاً روشن و مشخص هستند، زمان مشخصی برای آنها تعیین شده و میدانیم که قابل اندازه گیری، دستیافتنی و واقعگرایانه انتخاب شدهاند. به این ترتیب ما از دام رویاپردازیهای بیهدف خلاص میشویم و با برنامه ریزی اقدامات عملی مؤثر را شروع میکنیم.
علاوه بر نکات مطرح شده، برای تعیین یک هدف مشخص لازم است که به پرسشهای زیر پاسخ دهیم، پرسشهایی که به ۵ دبلیو معروف هستند زیرا همه آنها با حرف دبلیو در زبان انگلیسی آغاز میشوند:
· چه کسی Who؟ چه کسی یا چه کسانی در این هدف مشارکت دارد؟
· چه چیزی What؟ چه چیز یا چیزهایی قرار است به دست بیاید؟
· کجا Where؟ این هدف قرار است در چه مکانی به واقعیت تبدیل شود؟
· کِی When؟ این هدف قرار است در چه بازه زمانی تحقق پیدا کند؟
· چرا Why ؟ دلایل و مزایای مشخص رسیدن به این هدف.
داشتن معنا و هدف در زندگی، یکی از شاخصههای افراد موفق و توانمند است.
از سوی دیگر، یکی از مشکلاتی که در مسیر هدفگذاری ممکن است دردسرساز شود، داشتن اهداف متعدد است یعنی شما همزمان به چند موضوع مشخص علاقهمند هستید و میخواهید برای همه آنها سرمایهگذاری کنید .ولی باید از این مساله آگاه باشید که همه ما در زندگی مان منابع محدودی داریم که از جمله آنها زمان، ثروت و انرژی است و دقیقاً به همین خاطر است که باید تا جای ممکن از این منابع در راستای اهداف گزینشی استفاده کنیم.
بنابراین ابتدا اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را در دفتر خود یادداشت کنید و سعی کنید بین آنها تعادل برقرار کنید و اولویتبندی درستی از آنها داشته باشید. سپس فهرستی از کارهایی که به شما کمک میکند تا به اهداف خود برسید تهیه کنید و در برنامه روزانه خود زمانی را برای انجام آنها اختصاص دهید.
– برنامهریزی
برنامه ریزی زمانی اهمیت پیدا میکند، که ما اهداف مشخصی را در زندگی خود انتخاب کرده و دنبال میکنیم. برنامهریزی میتواند برای زندگی شخصی یا مسیر حرفهای یا هر دوی آنها باشد. برای این منظور باید به همه کارهایی که برای خود مشخص میکنید، عمل کنید و به مرور زمان به اهداف خود نزدیک و نزدیکتر شوید. ممکن است همه شما برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی کنید؛ اما پس از مدتی هیچ شوقی برای اجرای آن نداشته باشید. برای جلوگیری از این اتفاق انتخاب برنامهای که در کوتاه ترین زمان، بازدهی زیادی داشته باشد، بسیار اهمیت دارد.
برنامه توسعه فردی (PDP) چیست؟
برنامه توسعه فردی یا Personal Development Plan که به اختصار به آن PDP میگویند؛ یک برنامهریزی توسعه یافته است، که فرد به وسیله آن خود را ارزیابی میکند و برای آینده، اهداف شخصی، تحصیلی و کاری خود برنامه ریزی میکند و در مسیر رسیدن به اهداف خود حرکت کند.
در حال حاضر داشتن یک برنامه توسعه شخصی ، برای بسیاری از سازمانهای موفق به مهمترین بخش آموزش تبدیل شده است. آنها از کارکنان بخشهای مختلف میخواهند برنامه توسعه و یادگیری داشته باشند. این برنامه باعث گسترش مهارتهای موجود و کسب مهارتهای جدید برای افراد میشود. برنامه توسعه فردی به این معنا نیست که شما در آینده هیچ مشکلی نخواهید داشت، چون مشکلات همیشه وجود دارند؛ اما شما برای رفع آنها عملکرد بهتری خواهید داشت.
پایه و اساس رسیدن به هر موفقیتی، توسعه فردی است. رسیدن به موفقیت و توسعه فردی در یک روز اتفاق نمیافتد؛ شما باید برای آن به خوبی برنامهریزی کنید، سپس آن را اجرا کنید. برخی راهکارها که به شما کمک میکند برنامه توسعه فردی را به خوبی اجرا کنید عبارتاند از:
– مسئولیتپذیری
اولین کار برای اجرای برنامه توسعه فردی این است که مسئولیتپذیر باشید و دیگران را متهم نکنید. تا زمانی که از نتایج کارهای خود فرار میکنید، نباید انتظار پیشرفت در کارهای خود را داشته باشید. فردی که با شجاعت با نتایج کارهای خود روبهرو میشود، بزرگ ترین قدم را در رشد و توسعه فردی برداشته است.
– مدیریت استرس و نگرانی
زمانی که برای انجام کارهای خود استرس دارید نمیتوانید پیشرفت کنید. استرس و نگرانی مانند کولهباری از سنگ است که اگر آنها را رها نکنید ،مسیر رسیدن به پیشرفت شخصی را برای شما کند میکند.
– خودباوری
یکی از راههای موفقیت در اجرای برنامه توسعه فردی خودباوری و اعتمادبه نفس است. فردی که خودباوری و اعتمادبهنفس نداشته باشد نمیتواند از تواناییهای خود به درستی استفاده کند و همیشه به دیگران نیاز دارد. افرادی مانند استیو جابز، مارتین لوتر، ایلان ماسک و… افرادی هستند که با خودباوری به موفقیت رسیدهاند. آنها ممکن است چندین بار در زندگی شکست خورده باشند، اما به دلیل خودباوری از تلاش کردن خسته نشدند.
چرا داشتن طرز فکر رو به رشد اهمیت دارد؟
طرز فکر هر کسی نسبت به هر موضوعی نشانگر میزان موفقیت شما درباره همان موضوع خاص است. برای نمونه ممکن است شما فکر کنید که استعداد خاصی در زمینه مسائل هنری یا آموزشی ندارید. در واقع این نگرش، بیانگر طرز فکر یا mindset شما است که در پی آن میزان رشد و موفقیت شما را نشان خواهد داد.
در واقع باور شما نسبت به قابل تغییر یا ثابت بودن کیفیتهایی مانند هوش و استعداد، طرز فکر شما را میسازد.
افراد با طرز فکر ثابت یا ایستا (FIXED MINDSET) معتقدند که این کیفیتها (هوش و استعداد) ارثی، ثابت، و غیرقابل تغییر است و از سوی دیگر افراد با طرز فکر مبتنی بر رشد (GROWTH MINDSET) یا قابل تغییر، معتقدند که این تواناییها میتواند با تعهد و پشتکار توسعه یابد و تقویت شود.
چرا طرز فکر دارای اهمیت است؟
طرز فکر شما نقش مهمی در چگونگی کنار آمدن و مواجه شدن با چالشها و مشکلات زندگی دارد. در مدرسه طرز فکر مبتنی بر رشد میتواند منجر به پیشرفتهای بزرگ تر و تلاشهای بیشتر شود.
بهعنوان مثال زمانی که شما با مشکلی مانند پیدا کردن شغل روبهرو میشوید، اگر دارای طرز فکر مبتنی بر رشد باشید، مقاومت و پشتکار فوق العاده ای از خودتان نشان خواهید داد .در حالی که افراد با طرز فکر ثابت تمایل به رها کردن مشکل دارند.
اولین گامها برای داشتن یک زندگی متفاوت
حالا که تمامی مراحل بالا را در زندگی خود در نظر گرفتهاید، موانع را تا حد امکان کنار زدهاید و عوامل رشد دهنده را در خودتان پرورش دادهاید، زمان رسیدن به اهداف عالیای است که برای خود انتخاب کردهاید، اهدافی که از طریق گامهای کوچک و مؤثر و ساخت عادتهای مثبت در زندگی افراد موفق و مؤثر اتفاق میافتد. اینجا نکتهای که باید در نظر داشته باشید ساخت عادتهای مثبت است. عادتهای مثبت مانند ستونها و اسکلتهای یک ساختمان هستند که طی هر شرایطی انسانها را قوی و مستحکم در مسیر اهدافشان نگه میدارد.
نکته دیگر کمک گرفتن از نیروهای متخصص است. تقریباً ۹۸ درصد از افرادی که از تخصص کوچینگ استفاده کردهاند، ابراز رضایت کرده و گفتهاند که زندگیشان بهتر شده است. کمک کردن و کمک گرفتن یکی از مهارتهایی که افراد زیادی از آن آگاهی ندارند و گاهی آن را معادل ضعیف بودن میدانند. کمک گرفتن و قرار گرفتن در فضاهای رشد و بودن در کنار افرادی که آنها هم برای رشد و توسعه خود وقت و انرژی میگذارند، سهم مهمی در تسهیل مسیر ما دارد.
مزایای توسعه شخصی :
بهداشت روان
روابط – رابطه با خانواده، فرزندان، همکاران، روابط عاشقانه و حتی ارتباط اولیه با خود – پایه و اساس زندگی شما را تشکیل می دهد. بنابراین هرگز نمی توانید از آنها اجتناب کنید.
هنگامی که روابط شما دارای کیفیت مطلوبی نباشند، زندگی تان نیز کیفیت خوبی نخواهد داشت. برعکس، هنگامی که روابط شما سالم و پر جنب و جوش باشند، مزایای زیادی شامل حالتان خواهد شد.
یادگیری و ایجاد مهارت های ارتباطی خوب بخش مهمی از هر برنامه توسعه شخصی را تشکیل می دهد. افرادی که مهارت های بین فردی خوبی دارند، از روابطشان رضایت بیشتری خواهند داشت و لذا در زندگیشان موفق تر خواهند بود.
استرس کمتر
با توجه به اینکه قاتلی به نام استرس می تواند به راحتی ما را از پای در آورد، و با آثار منفی خود بر کیفیت کلی زندگی ما تاثیر بگذارد، هر چیزی که باعث کاهش استرس شود ارزش دنبال کردن را دارد، اینطور فکر نمی کنید؟
بنابراین با تبدیل پیشرفت شخصی به یک عادت و به خصوص با توجه به تکنیک های کاهش استرس مانند اقدامات آگاه کننده ی ذهن، به نحو بهتری می توانید منابع کلیدی استرس را در زندگی خود شناسایی، مدیریت و حتی حذف کنید.
بهبود سلامت
بهبود سلامت یکی از دو مزیت اصلی است که در بالا بدان اشاره نمودم.
ارتباط بین استرس و سلامت غیر قابل انکار است؛ استرس بیشتر باعث بیماری شما خواهد شد و سلامتی جسمیتان را به خطر خواهد انداخت. روابط شادتر و سالم تر با استرس کمتر ، مدیریت استرس و کاهش استرس، سلامت کلی انسان ها را بهبود خواهد بخشید
تعالیم توسعه شخصی و خودسازی، درک ما از خود و جهان اطراف مان را افزایش می دهد. هر چه بیشتر بتوانید جهان اطرافتان را درک کنید، بیشتر می توانید بر رشد و پیشرفت شخصی تان تمرکز نمایید.
افرادی که چالش ها و عوامل استرس زای زندگی شان را مدیریت می کنند، دچار بیماری های ناشی از استرس کمتری خواهند شد و در نتیجه ممکن است عمر طولانی تری داشته باشند.
افزایش بهره وری
دشمن شماره ی یک بهره وری، به تعویق انداختن کارهاست. و به تعویق انداختن کارها اغلب در احساسات عمیق تر ما ریشه دارد. افراد درگیر در فرایند رشد و پیشرفت شخصی به عنوان یک شیوه ی زندگی، عادت دارند که به نحو عمیق تری به مسائل مختلف بپردازند و در نتیجه افزایش احتمال دستیابی به راه حل های معنی دار برای انها بیشتر است.
دومین دشمن بزرگ بهره وری، استرس است. مطمئن باشید که وقتی استرس وارد زندگیتان شد بهره وری تان کاهش می یابد. ما زمان زیادی را صرف نگرانی می کنیم و تلاش می کنیم تا کارهای زیادی انجام دهیم که ان نگرانی و استرس را کاهش دهیم و همین موضوعات بهره وری ما را تحت الشعاع قرار خواهند داد.
تکنیک های خود مراقبتی توانایی تمرکز و مدیریت استرس را بهبود می بخشند و به شما کمک می کنند تا احساسات و انگیزه های خود را بشناسید و به بهره وری بیشتری دست یابید. فقط با خود فکر کنید که اگر به بالاترین سطح بهره وریتان دست یابید زندگیتان چگونه خواهد بود.
کنترل شخصی
خود کنترلی، به توانایی تنظیم احساسات، افکار و رفتار خود به منظور دستیابی به اهداف خاص اتلاق می شود. این توانایی یک توانایی شناختی است که می تواند درست همانند به کار گیری درست عضلات به پیشرفت شخصی شما کمک کند.
هنگام تلاش برای رسیدن به اهداف زندگی خود، خود کنترلی غلبه بر وسوسه ها، عادات و تمایلات را اسان تر خواهد کرد. شما قطعا از طریق خود کنترلی می توانید بخش مهمی از زندگیتان را توسعه بخشیده، و به باورها و احساسات اصلیتان دست یابید.
موفقیت بزرگ تر
یکی از چیزهایی که باید بدانیم این است که به جای تلاش برای رسیدن به موفقیت هایی که رسانه های اجتماعی برایمان تعیین می کنند، به اهدافی که در ذهن برای خودمان تنظیم نموده ایم دست یابیم. این امر به ما کمک می کند تا در زندگی شخصیمان بتوانیم رشد و پیشرفت شخصی خود را داشته باشیم و مدام خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم.
هنگامی که ما به مزایائی که در بالا ذکر شد نگاه کنیم در می یابیم که چه چیزی برایمان خوب است و چه چیزی نیست؛ داشتن روابط سالم و حمایت گر، کاهش استرس و بهبود سلامت، افزایش بهره وری و افزایش کنترل خود، محیطی را برایمان فراهم خواهند اورد که موفقیت مان را تضمین می کند.
بهبود ارامش ذهنی
نه تنها ارامش ذهنی می تواند باعث سطوح پایین تنش، سلامت عمومی و موفقیت شود، می تواند احساسات را نیز بهبود بخشیده، و باعث رضایت و آرامش بیشتری در زندگی شود.
تمرینات ذهنی، مراقبه و انجام کارهایی نظیر یوگا و qi-qong، می توانند تمرکز و خود آگاهی ما را بهبود بخشیده و به نوبه خود باعث ایجاد آرامش ذهنی شوند.علاوه بر این درک ما از خود و دیگران را افزایش داده که به معنای افزایش بیشتر صلح و پذیرش زندگی است.
والدینی بهتر
از آنجایی که بچه ها و نوزادان همه چیز را از والدین و مراقبان خود یاد می گیرند، بنابراین والدین در ابتدا باید شیوه های رشد و توسعه ی شخصی را فرا گیرند تا بتوانند فرزندانی اصلح را پرورش دهند.
انعطاف پذیری بیشتر
با توجه به تعریف فرهنگ لغت، انعطاف پذیری توانایی ما در بر طرف نمودن چالش های زندگی، تراژدی ها و مشکلات است. در واقع انعطاف پذیری توانایی روانشناختی ما برای درس گرفتن از مشکلات و بازگشت به حالت سالم روحی و عاطفی می باشد.
توسعه شخصی شما را قادر می سازد تا موانع درونی و بیرونی را برطرف نموده و با آن ها مقابله کنید. زمان صرف شده برای توسعه هوش هیجانی، خودآگاهی و استراتژی های مقابله ای، تاثیر مثبت و مستقیمی بر روی سطح انعطاف پذیری شما خواهد داشت.
زندگی ما همیشه موانع زیادی را بر سر راهمان قرار می دهد و چالش هایی که انتظار نداریم برایمان به وجود می اورد. داشتن انعطاف پذیری به این معنی است که شما بتوانید به سرعت به عقب بازگشته و، تعادل طبیعی خود را به دست اورید، پیشرفت کنید و از تجربیات گذشته ی خود درس بگیرید.
در واقع، توسعه انعطاف پذیری بیشتر ممکن است مهمترین چیزی باشد که هر کسی می تواند برای بهبود رضایت کلی از زندگی خود ان را فرا گیرد.
شادی بزرگ
و ما در نهایت به بزرگ ترین مزیت رشد و پیشرفت شخصی یعنی شادی دست خواهیم یافت. اگر رشد و پیشرفت شخصی را یک سفر در نظر بگیرید که در ان با موانع و چالش های زیادی مواجه می شوید می توانید مقصد نهایی این سفر چالش برانگیز را شادی و رسیدن به هدف غایی خود بدانید.
زندگی ای را تصور کن در آن از سلامت مناسب و روابط بهتر لذت می برید ، کنترل همه چیز در حیطه ی اختیارات شماست و توانایی مقابله با هر گونه چالشی را در راه خود دارید؛ زندگی که در آن شما به طور کلی اعتماد به نفس لازم برای کسب موفقیت را به دست اورده اید.
با در نظر گرفتن زمان برای کار بر روی پیشرفت شخصی ، شما تاثیرات منفی تنش موجود در زندگی را کاهش داده و توانایی لازم برای رسیدگی به هدف و حفظ روابط مطلوب را به دست خواهید اورد.
همه اینها باعث می شوند که بتوانید موانعی را که بر توانایی هایتان تاثیر می گذارند، کنار گذاشته و به یک انسان جدید تبدیل شوید.
راهکارهایی برای توسعه فردی :
۱. هر روز کتاب بخوانید
کتابها منبع دانش و خرد هستند. هرچه بیشتر کتاب بخوانید، دانش بیشتری در چنته خواهید داشت و زودتر به پیشرفت شخصی مد نظر خود می رسید. میتوانید از کتابهایی مثل «چه کسي پنير مرا جابجا کرد؟» و «هفت عادت» شروع کنید و بعد طبق سلیقه خودتان پیش بروید.
۲. یک زبان جدید یاد بگیرید
یادگیری زبان یک تجربه عالیست. فرآیند آشنا شدن با یک زبان جدید و یک فرهنگ جدید، ذهن شما را باز میکند.
۳. سرگرمیهای جدید انتخاب کنید
به جز سرگرمیهای معمول تان چیز جدیدی هست که بتوانید انتخاب کنید؟ یا یک ورزش جدید؟ مثل فوتبال، اسکی، اسب سواری و… . یا اینکه یک سرگرمی تفریحی انتخاب کنید، مثل سفالگری، آشپزی، رقص و طراحی وب. یادگیری چیزهای جدید جنبههای مختلف شما را رشد میدهد، جنبههای فیزیکی، روحی و احساسی.
۴. در یک دوره آموزشی جدید شرکت کنید
دورههای آموزشی یک راه عالی برای یاد گرفتن دانش و مهارتهای جدید هستند، با آدمهای جدید هم آشنا میشوید. لازم نیست که یک دوره بلندمدت باشد، میتوانید در کارگاهها و سمینارهای یکی-دو روزه شرکت کنید.
۵. اتاقتان را الهامبخش کنید
اتاق شما روحیه و حالات شما را تعیین میکند. اگر در یک محیط الهامبخش زندگی کنید، واقعاً چیزهای جدید به ذهنتان میرسد. مثلاً پردهها را کنار بزنید تا نور خورشید اتاقتان را روشن کند، تابلوهایی با نوشتهها یا عکسهای الهامبخش به دیوارتان بزنید.
۶. به ترسهایتان غلبه کنید
همه ما ترسهایی داریم، ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از بلاتکلیفی، ترس از ریسک کردن. این ترسها ما را متوقف میکنند. اگر ترسهایتان را شناسایی کنید، حوزههایی که نیاز به رشد دارید هم خواهید شناخت. در واقع ترس مثل قطبنمای رشد عمل میکند. اگر از چیزی میترسیم، نشاندهنده چیزی است که باید در آن زمینه رشد کنیم.
۷. مهارتهایتان را ارتقا دهید
هرچقدر بیشتر تمرین کنید، در مهارتهایتان بهتر و قویتر میشوید. پس حتما به فکر تمرین و بهتر کردن مهارتهایتان باشید.
۸. سحرخیز باشید
زود بیدار شدن (مثلا ۵-۶ صبح) واقعا به پیشرفت شخصی و کیفیت زندگی شما کمک میکند. وقتی که صبح زود از خواب بیدار میشوید، انرژی و سرزندگیتان تا شب ادامه پیدا میکند و به همه کارهای روزانه تان میرسید.
۹. برنامه ورزشی روزانه داشته باشید
هرچه زودتر به فکر روی فرم آمدن باشید، بهتر است. حداقل هفتهای سه بار و هر بار نیم ساعت برای ورزش کردن وقت بگذارید. اگر فعالیتهای دیگر مثل پیاده روی، دویدن، دوچرخه سواری و شنا کردن هم اضافه کنید که عالی میشود.
۱۰. برای زندگیتان کتاب راهنما بنویسید
شروع کنید به نوشتن چیزهای ضروری که زندگی شما را کامل میکند. مثلا از اهداف، ارزشها و مقاصدتان بنویسید، درست مثل یک دفترچه راهنما برای زندگی. هر از چندگاهی به آن مراجعه کنید و ببینید چقدر طبق آن عمل میکنید.
۱۱. برای خودِ آیندهتان نامه بنویسید
خودتان را در پنج سال دیگر کجا و چطور میبینید؟ همینطور که الان هستید میمانید؟ تغییر میکنید؟ چه جور آدمی میشوید؟ برای خودِ یک سال دیگرتان نامه بنویسید، روی تقویمتان علامت بگذارید که یک سال دیگر آن را باز کنید. بعد شروع کنید به تلاش کردن تا به همان شخصی در نامه نوشتهاید تبدیل شوید.
۱۲. راحتطلب نباشید
رشد واقعی فقط با تلاش و عرق ریختن زیاد به دست میآید. اینکه خیلی راحت باشیم به ما کمک چندانی نمیکند. شما هم بیشتر وقتها در خانه میمانید، یا وقتی بیرون میروید سعی میکنید فاصله تان را با دیگران حفظ کنید؟ اگر اینطور است کمی از برنامه همیشگیتان خارج شوید، متفاوت شوید، کارهای جدید انجام دهید. در واقع وقتی یاد بگیرید چطور در موقعیتهای جدید عمل کنید، رشد میکنید.
۱۳. دیگران را به چالش بکشید
رقابت یکی از بهترین راههای پیشرفت شخصی است. یک چالش انتخاب کنید (کاهش وزن، ورزش، چالشهای مالی و غیره) و با یکی از دوستان علاقمندتان قرار بگذارید تا ببینید چه کسی زودتر به هدف میرسد. با این کار، هر دوی شما خیلی زودتر از انفرادی کار کردن پیشرفت میکنید و به هدفتان میرسید.
۱۴. نقاط کورتان را شناسایی کنید
همانطور که از اسمش معلوم است، نقطه کور را نمیتوانیم ببینیم. از نظر رشد فردی ، نقاط کور چیزهایی هستند که از آنها بیاطلاع هستیم. شناختن نقاط کور به ما کمک میکند تا در واقع چیزهایی که به بهبود نیاز دارند را بشناسیم. یکی از تمرینهایی که میتوانید در این زمینه انجام دهید این است که تمام چیزها، اتفاقات و افرادی که در طول روز شما را خسته، عصبی یا ناراحت میکنند شناسایی کنید. همینها نقاط کور ما هستند. در قدم بعدی باید به آنها رسیدگی کنیم.
۱۵. از دیگران نظر بخواهید
هرچقدر هم سعی کنید روی نقاط کورتان کار کنید، باز هم ممکن است چیزهایی از دیدتان پنهان بمانند. میتوانید از خانواده، دوستان، همکاران، رئیس، یا حتی آشنایانتان نظرشان را بپرسید، احتمالا بدون تعصب و پیشداوری به شما پاسخ خواهند داد.
۱۶. روی لیست کارهای روزانهتان متمرکز بمانید
روزتان را با نوشتن فهرست کارهای روزانه که باید انجام دهید شروع کنید و در طول روز روی آنها متمرکز بمانید. اگر برای روزتان برنامهای نداشته باشید، زمان بیشتری تلف میشود. میتوانید از برنامههایی مثل Free Sticky Notes استفاده کنید که رایگان هستند و استفاده از آن راحت است.
۱۷. برای خودتان اهداف بزرگ و جسورانه تعیین کنید
تعیین اهداف بزرگ و جسورانه شما را از مرزهایتان خارج میکنند، یعنی ممکن است کمی خارج از توانایی شما باشند و باید بیشتر از معمول تلاش کنید تا بتوانید به آنها دست یابید.
۱۸. نقصهایتان را بپذیرید
همه ما نقصهایی داریم. مهم این است که آنها را بفهمیم و قبول کنیم. شما در مورد نقصهایتان چه فکری میکنید؟ روی کدامهایشان میتوانید برای پیشرفت شخصی خود کار کنید؟
۱۹. وارد عمل شوید
بهترین راه برای یاد گرفتن و بهتر شدن این است که وارد عمل شویم. قصد انجام چه کارهایی را داشته اید و هنوز شروع نکردهاید؟ چطور میتوانید سریع وارد عمل شوید؟ صبر کردن دردی را دوا نمیکند. وارد عمل شدن به شما نتایج سریعی میدهد که میتوانید از آنها چیزهای زیادی یاد بگیرید.
۲۰. از افرادی که مورد قبولتان هستند یاد بگیرید
افرادی که مورد قبولتان هستند را در نظر بگیرید، افرادی که تحسینشان میکنید. آنها ویژگیهایی دارند که شما هم احتمالاً برای خودتان میخواهید. کدام ویژگیهایشان را دوست دارید که داشته باشید؟ چطور میتوانید این ویژگیها را به دست آورید؟
۲۱. یک عادت بد را ترک کنید
عادت های بد را برای پیشرفت شخصی خود ترک کنید؟ زیاد خوابیدن؟ ورزش نکردن؟ همیشه دیر رسیدن؟ سیگار کشیدن؟
۲۲. یک عادت خوب پیدا کنید
عادتهای خوبی مثل کتابخوانی، سحرخیزی، ورزش کردن، مدیتیشن و غیره. خودتان فکر میکنید چه عادتهای دیگری برای بهتر شدن لازم هستند؟
۲۳. از آدمهای منفی دوری کنید
جیمز ران نویسنده معروف میگوید: « ما متوسط ۵ فردی هستیم که بیشتر وقتمان را با آنها میگذرانیم ». هرجا که بروید آدمهای منفی هستند، اگر حس میکنید حال شما هم تحت تاثیر قرار میدهند، برای پیشرفت شخصی خود سعی کنید از آنها فاصله بگیرید.
۲۴. یاد بگیرید با آدمهای مشکلدار کنار بیایید
مواقعی پیش میآید که افراد مشکل داری در نزدیکی شما هستند که نمیتوانید از آنها فاصله بگیرید، مثلا در محیط کار یا حتی آشنایان نزدیک شما. یاد بگیرید که چطور با آنها کنار بیایید.
۲۵. از دوستانتان یاد بگیرید
همه افراد ویژگیهای منحصربه فردی در خود دارند. همه دوستانی که اطراف شما هستند هم چیزهایی دارند که میتوانید از آنها یاد بگیرید. به یکی از ویژگیهای مثبت او که شما هم میخواهید به دست آورید فکر کنید. چطور میتوانید این ویژگی را از او یاد بگیرید؟
۲۶. دفتر خاطرات بنویسید
نوشتن یک راه عالی برای رسیدن به خودآگاهی است. وقتی که مینویسید، فکرتان را آزاد بگذارید و بعد از نوشتن از دیدگاه شخص سوم آن را بخوانید تا بینش بیشتری نسبت به خودتان به دست آورید. میتوانید دفترخاطراتتان را خصوصی نگه دارید یا آن را منتشر کنید، مثلا وبلاگ بنویسید و از پیشرفتهایتان را برای همه بگویید، شاید به افراد دیگری هم کمک کند.
۲۷. زمانی را که در برنامههای چت میگذرانید کاهش دهید
اکثر افراد وقت زیادی را در برنامههای چت تلف میکنند، تلگرام، واتسآپ. میتوانید این وقت را صرف فعالیتهای بهتری کنید و به پیشرفت شخصی خود برسید. بهتر است گزینه باز شدن خودکار (start-up) این برنامهها را غیرفعال کنید و هر وقت واقعاً لازم است، آنها را باز کنید.
۲۸. شطرنج یاد بگیرید (یا هر بازی استراتژیک دیگری)
شطرنج یکی از بازیهای عالی برای یاد گرفتن استراتژی و افزایش قدرت ذهن است. نه تنها لذتبخش است، بلکه مهارتهای تحلیلیتان را هم تمرین میدهد. استراتژی را میتوانید از بازیهای کامپیوتری مثل Othello، Chinese Chess، WarCraft هم یاد بگیرید.
۲۹. تلویزیون تماشا نکنید
ترک کردن تلویزیون یکی از تجربههای رهاییبخش است، پیشنهاد میکنم حتماً امتحان کنید! برنامهها و تبلیغات تلویزیونی واقعاً ارزش چندانی ندارند. همین وقت را میتوانید صرف کارهای دیگر مثل ورزش، تماس گرفتن با دوستان نزدیک و خانواده و کارهای لذتبخش دیگر کنید.
۳۰. مدیتیشن کنید
مدیتیشن به شما کمک میکند که آرامتر و آگاهتر باشید.
۳۱. گذشته را رها کنید
برای پیشرفت شخصی اگر از گذشته ناراحتی و شکایتی دارید وقتش است که آن را رها کنید. چسبیدن به آنها، شما را از پیش رفتن و بهتر شدن باز میدارد. گذشته را فراموش کنید، خودتان را ببخشید و به راهتان ادامه دهید.
۳۲. با اطرافیانتان مهربان باشید
مهربانی هیچوقت زیاد از حد نمیشود. در واقع، بیشتر ما خیلی با اطرافیانمان مهربان نیستیم. مهربان بودن به دست آوردن ویژگیهایی مثل دلسوزی، صبوری و عشق را هم به همراه دارد. همین الان بعد از خواندن این مقاله، سعی کنید با اطرافیانتان مهربانتر باشید و ببینید که چطور واکنش نشان میدهند، ببینید که خودتان هم چه حس خوبی دارید.
۳۳. به خودتان استراحت بدهید
شما هم خیلی سخت کار میکنید؟ اگر میخواهید رشد کنید باید نیازهایتان را بشناسید. اگر ماشینتان بنزین نداشته باشید، نمیتوانید جایی بروید. شما هم به انرژی نیاز دارید. پس زمانی را در هفته برای خودتان در نظر بگیرید، استراحت کنید و برای کارهای پیش رو آماده شوید.
۳۴. به رشد فردی تان متعهد بمانید
هیچکس به جز خودتان مسئول رشد فردی شما نیست. پس باید تصمیم بگیرید که میخواهید رشد کنید و به تصمیمتان پایبند بمانید. یادتان باشد که این یک برنامه یک روزه نیست، باید برای تمام عمر روی آن برنامه ریزی کنید. ممکن است که بلافاصله تغییری احساس نکنید، اما بعد از مدتی تاثیر این برنامه را در خودتان و زندگیتان خواهید دید.