معرفی استارتاپهای موفق که از استراتژی بازاریابی محتوا بهره می برند
در این مقاله به معرفی استارتاپهای موفق که از استراتژی بازاریابی محتوا بهره می برند، می پردازیم . استارتاپهای زیادی مانند هاباسپات و بلوآپرون مشتریانشان را با کمک تولید محتوای خاص و خلاقانه جذب میکنند و به کسب وکار میلیون دلاری تبدیل شدهاند.
بازاریابی محتوا روشی از بازاریابی است که روی تولید و انتشار و توزیع محتوا برای گروه خاصی از مخاطبان هدف تمرکز میکند. تابهحال، شرکتهای زیادی از بازاریابی محتوا به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابیشان استفاده کردهاند. در این روش، هر کسب وکار با تولید محتوای خلاقانه و ارزشمند مخاطبان بالقوهی محصولاتش را جذب میکند. هدف نهایی این است که آنها را به مشتریان وفادار برند خود تبدیل کند.
بسیاری از صاحبان کسب وکارهای بزرگ بعد از اینکه مقالاتشان در وبلاگها با استقبال مواجه شد، به فکر راهاندازی محصول یا خدمات مرتبط افتادند و کسب وکار خود را بنیانگذاری کردند.درادامه، تعدادی از استارتاپهای موفق را معرفی میکنیم که با کمک استراتژی تولید محتوا توانستهاند کسب وکارشان را رشد دهند یا از شکست حتمی جلوگیری کنند.
معرفی استارتاپهای موفق با استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا
۱. استارتاپ هاباسپات (HubSpot)
همهی ما هاباسپات را بهعنوان وبسایتی میشناسیم که مقالات مفیدی درزمینهی بازاریابی منتشر میکند. باور اینکه هاباسپات استارتاپ است، شاید کمی سخت باشد؛ اما واقعیت دارد. هاباسپات یکی از شرکتهای بزرگ ارائهدهندهی خدمات بازاریابی است . این شرکت ابزارهای مفید و کاربردی درزمینه بازاریابی شبکههای اجتماعی، مدیریت محتوا، تحلیل وب و بهینه سازی موتورهای جستوجو ارائه میدهد. این استارتاپ ۷۵ درصد سرنخ خود را از محتوای وبلاگ به دست میآورد.
لید یا سرنخ به کاربرانی گفته میشود که از هر روشی با محصول یا خدمات برند آشنا و به مشتری آن برند تبدیل میشوند.
کاربران با عضوشدن در این وبسایت میتوانند به رایگان به کتابهای الکترونیک و وبینارها و سایر مقالات تخصصیتر دست پیدا کنند. در پایان هر پست وبلاگ هاباسپات، دکمهی اقدام به عمل گذاشته شده که به گفتهی مدیرعامل شرکت، تعداد لیدها را تا سه برابر افزایش داده است. یکی از استراتژیهای بازاریابی هاباسپات این است که با تولید محتوای باارزش و مرتبط و نیز ارائه خدمات رایگان بازاریابی دیجیتال کاربران را به خرید خدمات تخصصی تشویق میکند.
در سال ۲۰۰۶ در کمبریج ماساچوست آمریکا، برایان هالیگان و دارمش شاه، فارغالتحصیلان دانشگاه آیبیام، هاباسپات را بنیانگذاری کردند. درآمد این شرکت از سالانه ۲۵۵,۰۰۰ دلار در سال ۲۰۰۷ به ۱۵.۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ رسید. هاباسپات مبنای استراتژی بازاریابی خود را بر ارائه ابزار و محتوای رایگان بنیان گذاشت.او با این روش سایر محصولات تخصصی و پولی خود را تبلیغ کرد.
در سال ۲۰۱۴، این شرکت سهام خود را به صورت عمومی با نماد HUBS عرضه کرد و چند شرکت کوچک، مانند Oneforty (پلتفرم مدیریت شبکههای اجتماعی) و Kemvi (ارائهدهندهی خدمات هوش مصنوعی و یادگیری ماشین ) را با هدف گسترش خدماتش خرید.
۲. استارتاپ بلوآپرون (Blue Apron)
معرفی استارتاپها : بلوآپرون استارتاپی است که درزمینه مواداولیهی غذایی و دستورِپخت غذاهای مختلف فعالیت میکند.این استارتاپ مواداولیهی لازم و تازه برای هر دستور غذایی را به مشتریانش عرضه میکند. این استارتاپ در سال ۲۰۱۵، حدود ۵۰۰ درصد رشد کرد که مؤسس آن دلیل این موفقیت را بازاریابی محتوا میداند.
بلوآپرون با تولید محتوای آموزشی و سرگرم کننده درباره اصول و تاریخچه دستورپخت غذا و شیوههای آشپزی و صرفه جویی در زمان پخت غذا توانست تعداد طرفدارانش را در فیسبوک به ۱.۷ میلیون نفر افزایش دهد.
محتوای غنی و جذاب این استارتاپ باعث شده مشتریان برای افزایش اطلاعاتشان درزمینهی آشپزی به این وبسایت مراجعه کنند و به مشتریان وفادار تبدیل شوند.در معرفی استارتاپهای موفق که با استراتژی بازاریابی محتوا برای رشد خود بهره برده اند ، استارتاپ بلوآپرون در صدرلیست است.در سال ۲۰۱۲، ایلیا پاپاس و مت سالزبرگ و مت وادیاک استارتاپ بلوآپرون را بنیانگذاری کردند. سه سال بعد، آن را به شرکتی با ارزش ۲ میلیارد دلار و ۲,۵۰۰ کارمند تبدیل کردند.
بازاریابی محتوا در استارتاپ بلوآپرون بدین شکل است که کاربران اینترنت برای پیداکردن دستور غذایی ساده و جدید یا خواندن نکات آشپزی وارد وبسایت میشوند. آنها میتوانند مواداولیهی پخت آن غذا را دقیقا به اندازهی نیازشان در منزل تحویل بگیرند. افزون براین، آنها میتوانند از سایر خدمات شرکت مانند ارسال هفتگی موادغذایی اولیه و دستورپخت غذا بهرهمند شوند.
۳. استارتاپ مینت (Mint)
در سال ۲۰۰۷، استارتاپ مینت کارش را با راهاندازی وبلاگ و انتشار ویدئو و اخبار و نکاتی دربارهی امور مالی آغاز کرد. در آن زمان، وبلاگنویسی شرکتها مرسوم نبود. همین باعث شد مینت از رقبایش جلو بزند و به رتبهی اول موتورهای جستوجو در امور مالی شخصی تبدیل شود. رقبای این شرکت اهمیتی به بازاریابی محتوا نمیدادند و ماهانه یک پست در وبسایتشان منتشر میکردند.اما مینت تیمی حرفهای از ویراستاران و نویسندگان آزادکار برای وبلاگش استخدام کرده بود تا برای مخاطبانش محتوای باکیفیت تولید کند.
مینت با انتشار نکاتی در قالب اینفوگرافی به منبع مطمئن جوانان تبدیل شده بود. محتوای آن همیشه جزو مطالب پرطرفدار در وبسایتهایی مانند Reddit و Digg بود. همه این اتفاقات پیش از راهاندازی و ارائهی محصول آنها، یعنی اپلیکیشن مینت بود. این استراتژی باعث شد اپلیکیشن پیش از عرضه به بازار، بیش از ۲۰,۰۰۰ مشتری داشته باشد؛ بهطوریکه در روز ارائهی آن، ترافیک اپلیکیشن بسیار چشمگیر بود.
با وجود این، مشکل این بود که اپلیکیشن مینت میتوانست تنها ۲۰۰ کاربر را مدیریت کند. بنابراین پیش از ارائه محصول، از کاربران خود خواست به منظور دسترسی به امکانات این اپلیکیشن پستهای مینت را در شبکههای اجتماعی با دوستانشان به اشتراک بگذارند. همین موضوع باعث شد تبلیغات مینت در بیش از ۶۰۰ پست شبکههای اجتماعی به رایگان منتشر شود.
ناگفته نماند این استارتاپ علاوه بر تولید محتوا، همواره تلاش میکرد با طراحی مختلف صفحهی فرود بخت دیده شدن خود را در موتورهای جستوجو افزایش دهد. در سال ۲۰۰۹، شرکت Intuit مینت را به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار و به لطف استراتژی محتوایش خرید.
۴. معرفی استارتاپهای موفق ؛استارتاپ بافر (Buffer)
امروزه، استارتاپ بافر یکی از بزرگترین ابزارهای مدیریت و تحلیل شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک، لینکدین و گوگلپلاس شناخته میشود که به کمک تولید محتوا توانست رشد کند. بافر امکان زمانبندی پستها را نیز فراهم میکند و کاربران میتوانند پستهای مربوط به شبکههای اجتماعی خود را ازطریق این اپلیکیشن زمانبندی کنند تا در زمان مدنظر به طور خودکار منتشر شود.
آنها در ابتدای کار، مقالاتی دربارهی اپلیکیشن خود را در وبسایتهای شناخته شده منتشر میکردند تا مخاطب بیشتری جذب کنند. اما این کار فایدهای نداشت و لئو ویدریچ، یکی از بنیانگذاران استارتاپ، تصمیم گرفت مخاطبان خود را با روش دیگر افزایش دهد. او تصمیم گرفت استراتژی بازاریابی را به سمت تولید محتوا ببرد و مدتی در جایگاه نویسندهی مهمان کسب وکارش را تبلیغ کرد.
او بیش از ۱۵۰ مقاله در شبکههای اجتماعی نوشت و در وبلاگها منتشر کرد. این کار به او کمک کرد مخاطبان سایر وبلاگها را به اپلیکیشن خود علاقه مند کند. او در ۱۰ ماه، توانست تعداد کاربرانش را به ۱۰۰,۰۰۰ نفر افزایش دهد. نویسندگی در وبلاگهای معروف در جایگاه نویسندهی مهمان به او کمک کرد مخاطبان بیشتری جذب کند و کسب وکارش را رشد دهد.
۵. استارتاپ گلاسیر (Glossier)
در سال ۲۰۱۰، امیلی ویز وبلاگ زیبای خود را به نام Into the Gloss راهاندازی کرد. اما بعد از اینکه وبلاگش به سوددهی رسید، او و سایر اعضای تیم تصمیم گرفتند محتوا را به تجارت تبدیل کنند. کسب وکار قبلی آنها، یعنی تعامل با مخاطبان ازطریق اینستاگرام و ارسال ایمیل و برگزاری نظرسنجی، در سال ۲۰۱۴ به کسب وکاری جدید، یعنی راهاندازی خط تولید محصولات آرایشی و مراقبت از پوست ، تبدیل شد. باوجوداین، گلاسیر چه تفاوتی با سایر برندهای لوازم آرایشی و زیبایی داشت؟
گلاسیر برپایه نظرها و چشماندازهای مشتری شکل گرفته بود. امیلی محتوا را قلب و روح برندش میداند. دیدگاه مخاطبان را در تولید محصول به کار میبرد. به طوری که تولید اولین محصول حدود ۹ ماه زمان برد. هنوزهم برای تولید محصولات جدید از مشتریان و خوانندگان وبلاگ نظرسنجی میشود. امیلی و سایر اعضای تیم هنوزهم بازاریابی محتوا را بهترین استراتژی تبلیغات میدانند و ازاین طریق با مخاطبان خود در تعامل هستند.
داستان شکلگیری برند گلاسیر نمونه موفقی از ساختن برند برپایه مشتریان است، بدون اینکه حتی کسب وکاری شکل گرفته باشد. همچنین، نشان میدهد مخاطبان و طرفداران وبلاگ چگونه میتوانند در شکلگیری و موفقیت تجارتی الکترونیک نقش ایفا کنند.
۶. استارتاپ زوماتو (Zomato)
زوماتو یکی از استارتاپهای بزرگ هندی است که با تولید محتوای خاص و خلاقانه از بازاریابی محتوا برای رشد کسب وکار خود استفاده کرده است. زوماتو درزمینه جستوجوی رستوران و نمایش اطلاعات و نقدهای آن فعالیت میکند و سال ۲۰۰۸، بنیانگذاری شده است. درحالحاضر، این استارتاپ خدمات خود را در بیش از ۲۳ کشور ازجمله آمریکا و استرالیا ارائه میدهد و بیش از ۲۲۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است. علاوه بر خدمات باکیفیت، این استارتاپ همیشه مخاطبان خود را با تولید محتوای خلاقانه تحتتأثیر قرار میدهد.
پستهای این برند در شبکههای اجتماعی به اندازهای سرگرم کننده بوده و طراحی با کیفیتی دارد که مخاطبان با دیدن آنها ناخودآگاه لبخند میزنند.آنها دوست دارند پستهای جدید آنها را تماشا کنند. باتوجه به اینکه این استارتاپ در صنعت غذا فعالیت میکند، پس مخاطبان آن افرادی هستند که به غذای خود اهمیت میدهند. استراتژی تولید محتوای شرکت به این صورت است که باتوجه به اتفاقات روز محتوای مرتبط تولید میکند.
تولید محتوای مرتبط و خلاقانه و طنزآمیز مرتبط با ترندهای روز دنیا باعث میشود کاربران مطالب آن را با دوستانش به اشتراک بگذارند و این بهتر روش تبلیغات برای برند است. این استارتاپ در شبکههای اجتماعی مانند پینترست و توییتر و اینستاگرام حضور فعالی دارد و بهخوبی با مخاطبان خود ارتباط دوستانه برقرار میکند.
۷. معرفی استارتاپهای موفق ؛استارتاپ گروو (Groove)
بازاریابی محتوا برخلاف سایر استارتاپها در روزهای اول، باعث موفقیت استارتاپ گروو نشد. بلکه کمک کرد از شکست حتمی نجات پیدا کند. گروو ابزاری کاملا ساده و دورازپیچیدگی است که به استارتاپهای کوچک کمک میکند مشتریانشان را خودشان پشتیبانی کنند. الکس ترنبال این استارتاپ را چند سال پیش بنیانگذاری کرد و همه چیز به اندازهای بد پیش رفته بود که گروو را تا مرز نابودی پیش برد. اما تغییر استراتژی بازاریابی محتوا کمک کرد این استارتاپ از شکست حتمی نجات پیدا کند.
آنها بعد از شکست استارتاپ تصمیم گرفتند تمام وقت و منابع خود را روی بازاریابی محتوا بگذارند. دو ماه تحقیق و تعامل با بلاگرهای معروف به آنها کمک کرد اشتباه خود را پیدا کنند. آنها متوجه شدند تمام این مدت مخاطبان هدف را اشتباه انتخاب کردهاند و موضوع محتوای خود را تغییر دادند. آنها تصمیم گرفتند روی بررسی و تحلیل مشکلات کسب وکارهای کوچک تمرکز کنند و راه حلهای مناسبی برای رفع آنها ارائه دهند. بعد از این اتفاق، مخاطبان باردیگر بهسمت این برند جذب شدند و درآمد استارتاپ افزایش پیدا کرد. به همین دلیل، میگویند بازاریابی محتوا با مشتریان آغاز میشود.
این استارتاپ محتوای خود را با روش داستانسرایی و موضوعات سرگرمکننده تولید میکند. به طوریکه مخاطب از خواندن آن خسته نمیشود. آنها محتوای خاص و مرتبط با کسبوکار تولید و از این راه مشتریان جدید را بهسمت برند خود هدایت میکنند.
۸. استارتاپ اوه جوی (Oh Joy)
استارتاپ اوه جوی یکی دیگر از استارتاپهایی است که کارآفرین آن کارش را از وبلاگ و جذب مخاطبان هدف آغاز کرد. جوی چو طراح گرافیستی است که فقط قصد داشت داستان مهاجرتش به شهری جدید (نیویورک) و پیداکردن کار را با دیگران به اشتراک بگذارد. درنتیجه، وبلاگ خود را در سال ۲۰۰۵ با نام اوه جوی راه اندازی کرد.
او علاقهمندیهای خود را در وبلاگ منتشر میکرد و طولی نکشید ترافیک وبسایت افزایش یافت و تعداد مشتریان علاقهمند به کار او افزایش پیدا کرد. او استودیوِ طراحی خود را با هدف ارائهی خدمات مشاوره راهاندازی کرد و بعد از مدتی آزادکاری، این کار به شغل تماموقت او تبدیل شد.
اوه جوی به عنوان رسانه و سبک زندگی شناخته میشود و با برندهای شناختهشدهای همکاری می کند. مانند مایکروسافت، در ساخت محصولاتی مانند لوازمالتحریر، کاغذدیواری، سرویس خواب و لوازمجانبی کامپیوتر. این استارتاپ کاغذ دیواریهای خود را با نام Hygge & West عرضه و با سایر برندهای تولید لباس همکاری میکند. اوه جوی علاوه بر تولید محصول، روزانه محتوای جالبی دربارهی طراحی، مُد، غذا و ویدئوهای نحوهی انجام کار منتشر میکند.
جوی چو تابهحال سه کتاب منتشر کرده و با کمک تولید محتوای تصویری، به یکی از اینفلوئنسرهای پینترست با بیش از ۱۳ میلیون دنبالکننده تبدیل شده است. او ایدههای جالبی برای برخی برندهای معروف در پینترست اجرا کرده است. او به عنوان یکی از افراد موفق در صنعت طراحی شناخته میشود.
۹. معرفی استارتاپهای موفق ؛استارتاپ Design Pickle
استارتاپ دیزاین پیکِل (Design Pickle) با ارائه خدمات خود طراحی را به کاری سادهتر تبدیل کرده است. آنها کار خود را با سرویس اشتراکی آغاز کردند. به طوریکه مشترکان با پرداخت مبلغی ناچیز به منابع نامحدود طراحیهای گرافیک این برند دسترسی داشتند.
راس پری، بنیانگذار این استارتاپ، برای تبلیغات از روش نویسندگی مهمان استفاده میکرد. او مقالههایی درباره بازاریابی و طراحی مینوشت و در وبلاگهای معروف و شناخته شده منتشر میکرد. او در هر مقاله، خدمات و اطلاعات مربوط به کسب وکار خود را نیز وارد میکرد. با همین روش ۱,۲۰۰ مشتری اولیه برای استارتاپ پیدا کرد.
دیزاین پیکِل پلتفرم طراحی گرافیک مبتنی بر رایانش ابری است که در ازای دریافت مبلغی هزاران طرح گرافیکی دراختیار مشتریانش، یعنی کسب وکارها قرار میدهد و درحالحاضر، بیش از ۱۰۰,۰۰۰ مشتری دارد.
۱۰. استارتاپ کیسمتریکز (KISSmetrics)
کیسمتریکز یکی از پلتفرمهای تحلیلی محبوب بازاریابی است که درمقاله معرفی استارتاپهای موفق که توانست به کمک بازاریابی محتوا کسب وکارش را رشد دهد به آن می پردازیم. تفاوت کیسمتریکز با سایر ابزارهای تحلیلی این است که توضیحات جامعتری از درگیری کاربران با وبسایت را ارائه میدهد. کیسمتریکز فقط به گزارشهای تحلیلی اولیه اکتفا نمیکند. بلکه کمک میکند کاربر درک بهتری از سطح درگیری مشتریانش داشته باشد.
در سال ۲۰۰۸ و زمانی که این استارتاپ بنیانگذاری شده بود وبلاگ نویسی محبوب نبود. حتی کیسمتریکز نیز مانند هر کسب وکار دیگری در آن زمان، وبلاگ نداشت. آنها با اشتراکگذاری توییتهای سایر بازاریابان محتوای مورد نظر خود را تأمین میکردند و پس از مدتی تعداد مخاطبان خود را در توییتر افزایش دادند. بعد از این ماجرا کیسمتریکز فعالیتهای وبلاگ نویسی خود را گسترش داد. بهطوری که امروزه ۸۲ درصد ترافیک سایت و ۷۰ درصد لیدهای این کسب وکار از وبلاگ تأمین میشود.
در این مطلب به معرفی استارتاپهای موفق که از استراتژی بازاریابی محتوا بهره می برند پرداختیم.اگر صاحب سایت هستید یا قصد دارید برای کسب وکار خود وب سایت طراحی کنید این نکته را فراموش نکنید که محتوا هنوز هم پادشاه است.میتوانید برای اطلاعات بیشتر در زمینه بازاریابی و کسب و کارهای موفق به مجله اینترنتی بازدید ایده مراجعه نمایید.