سخنوران ماهر شبیه جادوگران حرفه‌ای هستند. آن‌ها صحنه را در دست می‌گیرند و نگاه همه را به خود خیره می‌کنند. آن‌ها متریال برگزیده (یا موضوع موردنظر) خود را به شیوه‌ای ارائه می‌کنند که ذهن مخاطبان را درگیر و تحریک کنند. آن‌ها می‌دانند که چگونه باید با قلب مردم رابطه برقرار کنند. زیرا در این صورت می‌توانند تخیل مخاطبان را برانگیزند؛ احساس آن‌ها را تغییر دهند و الهام‌بخش اعمال و اقدامات دیگران شوند.

اما آن‌ها از یک نکته‌ی مهم دیگر نیز باخبرند: اینکه ارتباطات مؤثر، مجموعه‌ای مهارت‌های قابل‌دستیابی است که هرکسی در طول زمان قادر به یادگیری آن‌ها است. بسیاری از مردم، به‌اشتباه فکر می‌کنند مهارت‌های ارتباطی روی DNA افراد ثبت‌شده است. درواقع شاید برخی از افراد راحت‌تر و سریع‌تر در این حوزه پیشرفت کنند، اما حتی بهترین سخنوران جهان نیز تنها با تلاش و تمرین زیاد به این جایگاه رسیده‌اند.

اگر از هر سخنران حرفه‌ای سؤال کنید، به شما خواهد گفت که جادوی واقعی، همان تمرین و تلاش جدی و سرسختانه‌ای است که قبل از جلسات دارند. همان‌طور که نویسنده و سخنران، جیمز سی هیومس می‌گوید: «هنر ارتباطات، زبان رهبری است.» استادان این هنر می‌توانند دیگران را متقاعد کنند که حتی کوه‌ها را نیز جابجا کنند.

اگر می‌خواهید مهارت‌های معاشرتی و ارتباطی خود را ارتقا دهید و به‌عنوان یک رهبر، نفوذ بیشتری داشته باشید، برای تمرین‌های زیر وقت بگذارید:

 

ایده‌ی اصلی را مطرح کنید

پیام‌های کلیشه‌ای و شعارهای تکراری، برای مدتی شما را در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کند. اما اگر به فکر تغییرات مؤثر هستید، این روش کمک زیادی به شما نمی‌کند. واقعیت این است که مردم از شنیدن ایده‌های قدیمی بی‌زارند. رهبران هوشمند می‌دانند که باید از خلاقیت خود برای ارائه‌ی پیام‌های پر مفهوم و نفوذ در صنعت استفاده کنند.

چگونه یک برند ماندگار داشته باشیم؟
مشاهده

ارتباطات مؤثر در صورتی خلق می‌شود که شما بجای تصدیق وضعیت موجود، با تصمیمی آگاهانه کلیشه‌ها را رها کنید. از ایده‌های اصیل خودتان حرف بزنید. هر زمان که ایده‌ای ساختارشکن به ذهنتان رسید، آن را نفی نکنید. برعکس، روی آن تمرکز کنید و ببینید این ایده، شما را به کجا می‌برد. ایده‌های الهام‌بخش و نافذ، به همین ترتیب پرورش پیدا می‌کنند.

ارائه‌ی قدرتمند و تأثیرگذاری داشته باشید

هنگامی‌که ایده‌ی جدید و اصیلی به ذهنمان رسید، باید پیام خود را سازمان‌دهی کرده و به شیوه‌ی مناسبی ارائه دهیم. چگونه می‌توانیم شروع و پایان خیره‌کننده‌ای داشته باشیم؟ چگونه می‌توانیم مطالب را به‌صورت مختصر، به‌یادماندنی و به دور از کلیشه بیان کنیم؟ برای متقاعد کردن دیگران به چه جزئیات و شواهدی نیاز داریم؟ آیا داستان‌سرایی روش مناسبی است؟ به خاطر داشته باشید که شیوه‌ی ارسال و ارائه‌ی پیام (شامل واژه‌ها، ادبیات، ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن) موفقیت کار شما را تضمین می‌کند.

وینستون چرچیل، برای هر دقیقه از سخنرانی‌هایش، یک ساعت تمرین می‌کرد. یک ارائه‌ی تمیز، صرفاً کنار هم قرار دادن کلمات زیبا و تکرار ربات‌وار آن‌ها نیست. همه‌چیز به برخورد صادقانه و اعتمادبه‌نفس شما برمی‌گردد. به میزان کافی وقت بگذارید و قالب پیامتان را مشخص کنید. صحبت شما در زمان ارائه‌ی پیام، باید کاملاً طبیعی به نظر برسد. زمانی که سخنرانی خود را با صدای بلند تمرین می‌کنید، احتمالاً درمی‌یابید که محتوای شما به ویرایش نیاز دارد. این بدان معنی است که شما در مسیر درستی قدم برمی‌دارید، پس پیامتان را طوری ویرایش و تنظیم کنید که بهتر توجه دیگران را جلب کند.

پیشنهاد می‌کنیم مطالب را برای یک شخص مورد اعتماد ارسال کنید و بازخورد صادقانه و سازنده‌ای از او بخواهید. پس از ویرایش نهایی محتوا، آن را برای فردی آشنا با موضوع موردبحث، بخوانید. حالت تدافعی به خود نگیرید و هرچه را که می‌آموزید، در بهبود مهارت‌های ارتباطی به کار بگیرید.

روش‌هایی برای ایجاد احساس مالکیت نسبت به کار در کارمندان
مشاهده

 

گوش دادن فعال را به مزیت‌های خود اضافه کنید

جرج برناردشاو، نقل‌قول مشهوری دارد: «بزرگ‌ترین و تنها مشکل در رابطه، این توهم است که ارتباط صورت گرفته است.» مهارت‌های شنیداری ضعیف، ارتباطات را مختل می‌کند. به‌ویژه هنگامی‌که هدف نهایی ذهنی سخنران، باید شنیده شود. سیکل «دادن و گرفتن»، یکی از الزامات هر تعامل است که اینجا به معنی شنیدن، یادگرفتن و ارائه‌ی یک ارزش ملموس است.

یک سخنران زمانی بهترین تأثیرگذاری را خواهد داشت که به‌خوبی به حرف دیگران گوش دهد. تنها در این صورت می‌تواند به نیازها و خواسته‌های مخاطبین پاسخ بدهد. اگر فکر کنید تنها کسی که در میان جمع، ایده‌ی قابل‌تأمل و مفیدی دارد خود شما هستید، فرصت وضوح بخشیدن به صحبت‌ها و مثال آوردن را از دست می‌دهید. درنتیجه نمی‌توانید مخاطب را به چالش بکشید و مفاهیم ارزشمند خود را با او به اشتراک بگذارید.

ارتباطات واقعی به معنی تعاملات متقابل بین همه‌ی طرفین است. اگر فقط خودتان حرف بزنید، شانس درک متقابل  و گسترش رهبری فکری را از بین می‌برید.

با گفتمان واقعی، محدوده‌ی توافقات را گسترش دهید

اکثر مردم می‌دانند چه زمانی در یک مکالمه‌ی واقعی شرکت دارند و چه زمانی فقط به‌عنوان هدف شنیداری دیده می‌شوند. مورد دوم، همه‌ی انگیزه‌ی آنان را نابود می‌کند. رهبرانی که بجای مونولوگ، گفتگوهایی پویا و تعاملی ایجاد می‌کنند، اعتماد و همدلی مخاطبان را به دست می‌آورند.

همه‌ی ما در سخنرانی‌هایی که بر محوریت پاورپوینت و تکرار نوشته‌های آن می‌گذرد، شرکت کرده‌ایم. این جلسات احساس ناخوشایند و خسته‌کننده‌ای در ما به وجود می‌آورند. اگر روی یک گفتمان واقعی و متقابل تمرکز نکنید، فقط زمان را هدر داده‌اید و تلاش‌هایتان به‌جایی نمی‌رسد.

نقل‌قول‌هایی که به شما در کشف ایده‌های جدید کمک می‌کند
مشاهده

درحالی‌که ارتباطات مهم‌ترین پایه‌ی توسعه‌ی کسب‌وکار هستند، معاشرت‌های بی‌هدف، یک‌طرفه و غیراصولی، تنها به کاهش اعتبار شما منجر می‌شود. به یاد داشته باشید که ارتباط با مخاطبان، به معنی وقت گذاشتن برای تعامل و معاشرت واقعی و معنی‌دار با آن‌ها است.

 

پیگیری درک مخاطبین

در آخرین مرحله، شما باید مطمئن شوید که مردم، موضوع مطرح‌شده را درک کرده‌اند. اغلب کارشناسان این مرحله را مهم‌ترین رکن ارتباطات می‌دانند. شما باید در طول همان جلسه، از ادراک مخاطبین خود اطمینان حاصل کنید.

یکی از راه‌ها این است که در طول سخنرانی، چندین بار روی نکات مهم تأکید کنید و در آخر کار، یک جمع‌بندی و بازنگری استراتژیک داشته باشید. البته به‌هیچ‌وجه نباید جمع‌بندی و بازنگری خود را نکته به نکته، از روی یک فهرست بخوانید! خلاق باشید. برای مثال از حضار بخواهید به‌صورت عملی بعضی موضوعات را اجرا کنند.

یکی دیگر از روش‌های خوب، بازخورد گرفتن از مخاطبین است. از آن‌ها بخواهید سؤالاتشان را بپرسند و نظرشان را بیان کنند. به‌این‌ترتیب مطمئن می‌شوید هیچ‌گونه سوءبرداشتی از صحبت‌های شما پیش نیامده است. اگر ادامه‌ی پرسش و پاسخ امکان‌پذیر نیست، مکانیسمی را پیشنهاد دهید که نظر مخاطبان را به‌صورت ناشناس جمع‌آوری کند. شما باید بفهمید کجا موفق عمل کرده‌اید و کجا نه.

پس از اتمام تعاملات، نقد و نظرها را مرور و بررسی کنید. از بازخوردهای سازنده کمک بگیرید و عملکردتان را برای سخنرانی‌های بعدی بهبود دهید. عملکردهای ناکارای خود را اصلاح کنید. در طول زمان، آنالیزها و ارزیابی‌های بیشتر، مهارت‌های شما را به‌شدت تقویت می‌کند.