شبهات جنگ|چرا «والفجر مقدماتی» به «قتلگاه فکه» تبدیل شد؟
شبهات جنگ|چرا «والفجر مقدماتی» به «قتلگاه فکه» تبدیل شد؟
هشت سال جنگ تحمیلی و دفاع تمامقد رزمندگان ایرانی از کیان جمهوری اسلامی، همانطور که درسهای فراوانی برای تاریخ معاصر این مرز و بوم داشته است، فرصتی برای برخی از دشمنان نظام ایجاد کرد تا به برهههای مختلف تاریخی در طول عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس و نحوه عملکرد فرماندهان جنگ، شبهههای فراوانی وارد و به این وسیله تلاش کنند تا جانفشانیهای رزمندگان را ناچیز جلوه دهند. این شبههها که در مسیر نادیده گرفتن پیروزیهای بزرگ ایران در قبال امکانات همهجانبه رژیم بعث و پشتیبانی جهانی از صدام بوده و تا زیر سؤال بردن برخی از تصمیمگیریهای سرنوشتساز در عملیاتهای مختلف را شامل میشود، همچنان بخشی از دغدغه نسلی را میسازد که سلحشوریهای رزمندگان را بهچشم ندیدهاند و امروز تحت تأثیر رسانههای مختلف دنیا، نیاز دارند تا جوابی برای سؤالهای بیشمارشان داشته باشند.
یکی از سوالاتی که در افکار عمومی مطرح میشود، علت شکست و شهدای بسیار عملیات والفجر مقدماتی است که منجر به شهادت مظلومانه رزمندگان کانال کمیل و حنظله شد. علت انجام این عملیات با وجود شهدای بالا و تصمیم فرماندهان جنگ یکی از محورهای سوالات افکار عمومی است. برخی از این سوالات درباره عملیات والفجر مقدماتی و قتلگاه فکه در ادامه میآید:
عملیات والفجر مقدماتی در 17 بهمن 1361 با رمز یا الله یا الله یا الله در جبهه میانی فکه و از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد. عملیات والفجر مقدماتی عملیاتی بود که قبل از آغاز برای عراق لو رفته بود اما رزمندگان اسلام در جبهه خودی این را نمیدانستند به همین دلیل خیلی زود گردانهای حاضر در عملیات در محاصره قرار گرفتند. داستان جانسوز شهدای این عملیات و مظلومیت آنها حکایت غریبی است. شهدای عملیات والفجر مقدماتی پیش از آنکه به دست رژیم بعث عراق به شهادت برسند، قربانی خیانت بنی صدر و منافقین شدند.
بنی صدر یعنی کسی که حاضر شد طبق اسناد به دست آمده جان رزمندگان بی شماری را در ازای پول فراوان بفروشد. بیست و دو سال پس از شکست هولناک عملیات والفجر مقدماتی و پنج ماه پس از سرنگونی رژیم صدام در کشور عراق در تلکس خبری منتشره توسط خبرگزاریها پیرامون این واقعه آمده است:
” اسناد همکاری بنی صدر و مجاهدین خلق با رژیم صدام کشف شد…بر اساس اسناد به دست آمده از مرکز سری استخبارات رژیم صدام در مرکز آندلس بغداد، آخرین بخش از اطلاعات نظامی مهم ایران، پیش از آغاز عملیات بزرگ نیروهای ایرانی در منطقه مرزی فکه-العماره(نبرد والفجر مقدماتی) در زمستان 1361 توسط بنی صدر، با واسطه گری اعضای گروهک مجاهدین خلق، به منابع اطلاعاتی سفارت رژیم عراق در کشور بلغارستان تحویل داده شده است. اسناد مالی و رسیدهای بانکی موجود در مرکز آندلس استخبارات بغداد، نشان میدهد رئیس جمهور مخلوع ایران، در قبال ارائه این اطلاعات، طی شش نوبت و از طریق بانکهای شهر موناکو فرانسه، از رژیم بعث عراق، پول دریافت کرده است.”
یکی از دلایل عدمالفتح در والفجر مقدماتی، نقش ستون پنجمیها بود. افرادی که عضو حزب توده بودند در لو رفتن و شکست عملیات نقش داشتند. همچنین منافقین در دادن اطلاعات به دشمن موثر بودند. در عملیات والفجر مقدماتی توسل و توکل فرماندهان ارتش و سپاه به تعداد نیروهایشان بود، چرا که بیشترین نیرو در والفجر مقدماتی شرکت کرده بود و تکیه به نیروها خودش میتواند یکی از عوامل شکست باشد.
تمام نیروهای یگانها اعلام کرده بودند که تقریبا همه محورهای عملیات، لو رفته است. بنیصدر حتی در جبهههای جنگ و خط مقدم هم آمده بود و اوایل هم مایل نبود که همان چند عملیاتی که انجام شده بود به شکست منجر شود، ولی چند عامل وجود داشت که با منافقین و دشمنان خارج از کشور همکاری کند. اول اینکه حرف امام را گوش نمیکرد، در واقع پیرو ولیفقیه نبود. دوم، عدم به کارگیری مردم در جنگ با آن گستردگی بود و معتقد بود که فقط ارتش در جنگ شرکت کند.
سوم، عدم به کارگیری بچههای سپاه بود. نیروهایی که انقلابی، مومن و متدین بودند و برای امام و انقلابشان، جان میدادند. در این زمان بود که متوجه شد به او هجمه وارد میشود و میگویند این چه وضعیتی است که در جنگ شکست میخوریم یا عقبنشینی میکنیم و مردم خسته شدهاند. او وقتی دید که در حال از دست دادن جایگاه اجتماعی خود است، به منافقین متوسل شد و با دشمنان خارج از کشور هم همکاری کرد و اطلاعات در اختیار آنها قرار میداد. بنیصدر فکر میکرد اگر پشتیبانی آنها را داشته باشد، از دست ملت کاری ساخته نیست و به دشمن خدمت و به کشور خیانت کرد که همین امر نیز یکی از عوامل عدمالفتح بود.
چند روز بعد از اتمام عملیات والفجر مقدماتی و شهادت اعضای گردان کمیل رژیم بعث عراق داخل کانال را پر میکند و شهدا در آن کانال مدفون میشوند. استخوانهای پیدا شده از پیکرهای شهدا در جریان تفحص دارای آسیب دیدگی شدید بوده که نشان از شکستگی بر اثر تانک و لودر عراقیها برای پر کردن کانال و عبور از روی پیکرها دارد. رژیم بعث عراق، حماسه بچهها در این عملیات را با مدفون کردن شهدای کانال کمیل و حنظله، مخفی کرده بود. زمانی که شهید «محمودوند» تصمیم گرفت به همراه گروه تفحص، شهدا را بیرون بیاورد، یک ماه در آن هوای گرم، منطقه فکه را مثل دیوانهها میگشتند ولی پیکر شهدا را پیدا نمیکردند که درنهایت اتفاقاتی افتاد و این شهدا پیدا شدند.