شکاف در دولت ائتلافی آلمان بر سر رئیس اداره فدرال نگهبانی از قانون اساسی
دعوا بر سر اظهارات ماسان نشان میدهد که دولت فعلی آلمان تا چه حد متزلزل و ناهمگون است و این مسئله بی شک در آینده جلوههای گستردهتری هم پیدا خواهد کرد.
بر سر اغتشاشات و تظاهرات های خشونت آمیز در اوایل ماه سپتامبر در شهر کمنیتس آلمان «Chemnitz»، اختلافات جدی میان هیئت حاکمه این کشور و رئیس اداره فدرال نگهبانی از قانون اساسی «Präsident des Bundesamtes für Verfassungsschutz» آقای هانس گئورگ ماسان «Hans-Georg Maßen» ایجاد شد. این اتفاق باعث حمله رسانه ای به آقای ماسان و نهایت عزل او از پُست مهم سیاسی اش شد. لازم به اشاره است که جرقه تظاهرات خشونت آمیز در شهر کمنیتس که حدودا دو هفته به طول انجامید، درگیری میان دو پناهنده عراقی و سوری با یک آلمانی و کشته شدن فرد بومی با چاقو توسط پناهجویان بود.
از زمان مهاجرت های میلیونی به آلمان یعنی سال 2015، جامعه آلمان با رشد بزهکاری و جنایت رو به رو شده است که این مسئله به یک نارضایتی عمومی در این کشور تبدیل شده است. با کشته شدن یک جوان آلمانی به دست مهاجران در یک فستیوال عمومی در واقع، بهانه برای بیان نارضایتی عمومی در شهر کمنیتس فراهم شد که البته فرصتی را به جریان های دست راستی و البته نئو نازی داد تا اعتراضات را به شکل گسترده ای سازمان دهی کنند.
اعتراضات جریان های دست راستی با حضور مدافعان مهاجرت، سبزها و چپ های رادیکال مواجه شد که اساسا وضعیت شهر کمنیتس را در یک وضعیت اضطراری قرار داد. در این میان، خبری در رسانه ها به صورت انبوه منتشر شد که دست راستی های افراطی در خیابان ها به تعقیب و حمله «Hetzjagd» به کسانی دست می زده اند که چهره خارجی داشته اند. این مسئله بلافاصله توسط هیئت حاکمه آلمان و خانم مرکل و رهبران احزاب میانه رو و چپ تایید شد و دولت خواستار برخورد قاطع با این مدل خشونت خیابانی که شباهت به حملات نازی ها در زمان رایش سوم داشت، شد. این خبر عملا باعث شد که بحث کشته شدن یک آلمانی و بحران فرهنگی برآمده از مهاجرت در رسانه های آلمان، تبدیل به موج رسانه ای علیه دست راستی ها و البته حزب راست جدید آلترناتیو برای آلمان «AfD» شود. در این وضعیت، اعلام موضع ماسان رئیس اداره فدرال نگهبانی از قانون اساسی در قالب مصاحبه با روزنامه ی بیلد مبنی بر این که اساسا هیچ گونه مدرکی در باب تعقیب و گریز مهاجران توسط تظاهرکنندگان وجود ندارد، تبدیل به یک بمب خبری شد. حزب سوسیال دموکرات «SPD» آلمان بخشی از ائتلاف دولت مرکل، اظهارات ماسان را محکوم و خواستار استعفای او شد.
همزمان حزب اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن «CSU» که بخشی از ائتلاف سه گانه دولت آلمان است و دیدگاه های محافظه کارانه ای نسبت به مهاجرت دارد، از ماسان حمایت کرد. در نهایت خانم مرکل و حزبش یعنی اتحادیه دموکرات مسیحی«CDU»، آقای ماسان را مجبور به استعفا از پُست مهمش به علت اظهاراتش کردند. چرا که از منظر هیئت حاکمه، اظهارات ماسان در رد خبر تعقیب و گریز مهاجران توسط تظاهرکنندگان، حمایت تلویحی از دست راستی ها بود. کما اینکه بسیاری از رسانه ها از دیدار پنهانی آقای ماسان در ماه های گذشته با رهبران حزب آلترناتیو برای آلمان پرده برداشتند. اما نهایتا در یک اتفاق عجیب، آقای هورست زهوفر « Horst Seehofer » وزیر کشور آلمان و رهبر حزب اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن، پُست معاونت وزارت کشور آلمان را به آقای ماسان اختصاص داد. پُستی که عملا از لحاظ حقوق و مزایا بالاتر از اداره فدرال نگهبانی از قانون اساسی است. این اتفاق در واقع خبر از مناقشه ای جدی در ائتلاف سه گانه دولت آلمان می داد. اعتراضات شدید به این انتصاب جدید و حمایت وزیر کشور از ماسان، نهایتا باعث اعلام موضع جدیدی توسط خانم مرکل در هفته جاری شد که در آن او به اشتباهاتش در باب این قضیه اعتراف کرد و نهایتا قرار شد به ماسان یک پُست پایین تر در همان وزارت کشور که به لحاظ حقوق و مزایا پایین تر از دو پست قبلی است، داده شود.
اما این جنس اتفاق در قالب اختلافات در مورد ماهیت یک شورش خیابانی در یکی از شهرهای کوچک شرقی آلمان، نشان از آغاز فصل جدیدی در معادلات سیاسی در اروپا است. عموما دولت های ائتلافی حاکم در کشور های اروپایی به علت بحران مهاجرت و نارضایتی های عمومی بابت آن و البته مسئله بحران اقتصادی اتحادیه اروپا، دچار شکاف جدی شده اند و این اتفاق یک فرصت طلایی برای جریان های نو ظهور پوپولیستی جدید است که نظام های سیاسی در غرب را به چالش بطلبند.
دعوا بر سر اظهارات ماسان نشان می دهد که دولت کنونی آلمان تا چه حد متزلزل و نا همگون است و این مسئله بی شک در آینده جلوه های گسترده تری هم پیدا خواهد کرد. خصوصا آن که مرکل خود را به عنوان رهبر جهان به اصطلاح آزاد از زمان قدرت گیری ترامپ در غرب معرفی کرده است و خواستار ایجاد یک ائتلاف اروپایی در برابر آمریکا است. اما شکاف داخلی در جامعه آلمان نشان می دهد که موقعیت مرکل در اروپای امروز بسیار متزلزل است.